امروز امروز : یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Sunday, May 19, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



سلامت و نیازهای به تاخیر افتاده استان

کد مطلب: 8471 | تاریخ ارسال: 8 فوریه 2010 | چاپ صفحه

آقای هادی پور طی نامه ای به مرکزی دیلی وضعیت درمانی در شهر اراک را مورد بررسی قرار داده است. در این نامه می خوانیم:

درشهر ما اراک به محض اینکه صحبت از دارو ، درمان و بیماری و دیگر مسائل حوزه سلامت پیش می آید ، اکثر مردم شروع به گلایه و شکابت از نبود امکانات، پزشک و خدمات مناسب پزشکی در شهر می کنند.واگر فرصتی پیش بیاید از تجربیات و خاطرات عموما” تلخی می گویند که در زمان مراجعات و بستری بودن خود و یا بیمارشان که به علل مختلف و از جمله به دنبال بروز سانحه ای در بیمارستانها و بخصوص بیمارستان معروف ولیعصر برایشان اتفاق افتاده است . دامنه این شکایات و اعتراضها که کمتر کسی پیدا می شود حداقل یکبار آنها را تجربه نکرده باشد از کثیفی و نبود بهداشت مناسب در اتاقها و دستشویی ها و کمبود و بی توجهی نیروی خدماتی و بیماربر و کمبود ملحفه و پتوی مناسب و برخوردهای همراه با بی حوصلگی و بی اعتنایی از سوی کارکنان و پزشکان گرفته تا کیفیت انجام عمل جراحی و درمان بیمار و مقایسه با موارد مشابهی که در شهر دیگری اقدام به درمان نموده اند را شامل می شود. خوب البته بسیاری از این شکایات از دید یک بیمار و یا همراه بیمار که در وضعیت و شرایط روحی و جسمی غیر طبیعی و نامناسب ، انتظار توجه و رســـدگی سریع ، فوری و همراه با دلسوزی از همه کسانی که با او برخورد دارند ، انتظار غیر معقولی نیست . اما برای اینکه این انتظار به درستی برآورده شود باید عوامل بسیاری در حوزه درمان به اندازه و درست و بموقع کار خود را انجام دهند تا این اتفاق بیافتد.و از نگاههای مختلف باید به این مسئله دقت و توجه کافی صورت بگیرد.
متاسفانه دربیست و چند سال گذشته آنقدر عقب ماندگی و بی توجهی های بزرگی در بخش درمان این شهر اتفاق افتاده است که دیگر امروزه توازن در این حوزه بین مراجعه کنندگان و متقاضیان درمان( بیماران ) وامکانات ،تجهیزات و نیروی انسانی موجود برای رسیدگی به این بیماران بطور کامل برهم خورده است و ضمن اینکه با دخالت برخی عوامل دیگر در چرخه و سیکل بیماری—درمان ، تعادل تولید بیماری برهم خورده و تعداد بیماران افزایش عجیبی یافته است، در حالیکه امکانات و تجهیزات و زیرساختهای درمانی و بهداشتی تغییر چندانی در مقایسه با افزایش و گستردگی بیماران نداشته است .این عدم گسترش و بی توجهی های صورت گرفته در توسعه و بسط امکانات و زیر ساختارهای سلامت از یکسو و ازسوی دیگر تغییرات مضر وافزایش میزان آلودگی های جدیدی که همزمان در محیط و اکوسیستم زندگی مردم بواسطه صنعتی شدن ایجاد شده است و در یکی دو دهه اخیر خود به یکی از مشکلات اساسی مردم این شهر بدل گردیده مثل آلودگی شدید هوا و بالارفتن سطح برخی ذرات معلق بسیار خطرناک و کارسینوژن و مضر برای سلامتی ، آلودگیهای مختلف آب از سنگینی و سختی گرفته تا نیرات ، کاهش سطح بهداشت روانی به دلایل مختلف و…..همه و همه وضعیت بهداشت و درمان را در منطقه ما به معضلی برای شهروندان تبدیل نموده است.به شکلی که در صورت بروز بیماری نسبتا” حاد در یک خانواده علاوه بر نگرانی های طبیعی ناشی ازوجود بیمار در خانواده ، عموما” اضظراب و نگرانی عمدهء دیگری نیز افراد خانواده و بخصوص سرپرست خانواده را عذاب می دهد که آنهم ترس از بغرنج تر شدن وضعیت احتمالی بیمار در اثر کمبودهای درمانی و یا سطح پایین کیفیت درمان است . که در این بین توصیه های دوست ، آشنا و همفکریهایی که به فراخور تجارب هر کدام توصیه ای برای انتقال بیمار به شهرهای دیگر و عموما” تهران می نمایند شک و تردید را دردل همراهان بیمار بیشتر می نماید که رنج ، مشکلات و مشقات سفر را برای بدست آوردن اطمینان خاطر از بهبودی بیمار بر خود هموار نمایند.و این نگرانی ها وقتی که با عدم راهنمایی و ارائه توضیحاتی در خصوص وضعیت بیمار و بی توجهی پزشک به این نگرانی ها و این حق طبیعی همراهان بیــمار توام میشود ، طبیعتا” به علت تخصصی بودن کار درمان و عدم آشنایی همه افراد با این مقوله
آشفتگی ذهنی و روحی را در خانواده ها مضاعف می نماید. و این اعزام و انتقال بیمار هم خود به معضل دیگری برای خانوادهء دارای بیمار بدل می شود.
مقایسه و درک این عدم توازن بیماران و خدمات و امکانات درمانی که اشاره شد، چندان مشکل نیست، کافیست هرکس در اطراف خود و در بین خانواده و اقوام نگاهی بیاندازد و میزان افراد گرفتار در چنگ بیماریهای مختلف قلبی و ریوی ، انواع آلرژیها، افرادی که چندین بار تا کنون سکته های مغزی و قلبی داشته اند، افرادی که مبتلا به سرطانهای مختلف شده اند را مشاهده کند. و یا اینکه سری به مطب پزشکان و یا بیمارستانهای سطح شهربزند و میزان شلوغی و مراجعات را در این مکانها نسبت به بیست سال پیش مقایسه نماید.
بعنوان مثال بیمارستان آیت اله خوانساری که اخیرا” راه اندازی شده و مرکز تخصصی بیماران کانسری(سرطانی) می باشد با اینکه هنوز نمی توان ادعا کرد یک بیمارستان مستقل و کامل از تمام جوانب است و برخی از کاستی ها که عموما” ریشه در کمبود بودجه و اعتبارات و نیروی انسانی دارد این مرکز را رنج میدهد اما پیدا کردن یک تخت خالی در همین بیمارستان جدید الاحداث با ۶۴تخت فعال بسیار مشکل است.تازه این در حالیست که بسیاری بیماران هم به علت نبود تخت خالی روزانه بصورت سرپایی به این مرکز مراجعه می کنند و تحت شیمی درمانی و سایر اقدامات دیگر قرار میگیرند. در بخشهای سی سی یو و قلب و جراحی در سایر بیمارستانها هم وضعیت به همین شکل است در مورد تخت ای سی یو هم که به مراتب این مشکلات شدیدتر است.
این وضعیت و کمبودها مورد تائید اکثر مسئولین از استاندار و نماینده ولی فقیه در استان( بخصوص در ماههای اولی که این بزرگواران در استان مشغول بکار شده بودند) ، فرماندار ، اعضای شورای شهر وخود شهروندان و استفاده کنندگان از این خدمات و حتی پزشکان و مسئولین دانشگاه علوم پزشکی بعنوان متولیان اصلی بهداشت و درمان در استان قرار دارد و هر چند در سه ، چهار سال اخیر اقداماتی مثبت و خوبی از طرف مسئولین دانشگاه علوم پزشکی اراک برای بهبود این وضعیت انجام پذیرفته است که واقعا” حرکات مثبت و خوبی بوده ، اما به لحاظ بسیار فراتر و گسترده تربودن این کمبودها از اقدامات صورت گرفته و به رغم این زحمات همچنان حوزه سلامت و درمان با وضعیت مطلوب فاصله بسیار زیادی دارد.
خوب تمام مطالب و صحبتها ی مطرح شدهء فوق خلاصه ای بود در تشریح گلایه ها و بازگویی وضعیت مردم و شهروندان در زمان مواجه با بیماری و گرفتاریهایی که با این سیستم دارند ، اما از آنجا که تکرار مشکلات اگر بدون ارائه پیشنهاد و راهکار باشد ، هیچ سودی که نخواهد داشت ، بلکه موجب تاسف بیشتر نیز میگردد.لذا در ادامه این مطلب به ارائه برخی پیشنهادات برای ایجاد تحول و تغییری اساسی در این وضعیت نامناسب نیز اشاره میگردد. به این امید که مورد توجه و بررسی قرار گیرد. هرچند نا گفته روشن است که ایجاد تحول و توسعه در امر بهداشت و درمان کار پیچیده ایست که مشارکت همه دستگاهها و مسئولین و آحاد مردم را می طلبد.
:
۱٫ از آنجا که بخش عمده و زیادی از کمبودهای بخش درمان در اراک به کمبود زیرساختهایی مانند بیمارستانها و مراکز درمانی مجهز و فوق تخصصی برمی گردد. ضمن اینکه لازم و ضروزی است از تمام توان و ظرفیتهای مسئولین و مدیران استانی ، نمایندگان محترم مجلس و…هرگونه رایزنی و برقراری ارتباط برای جذب سریعتر و بیشتر بودجه ای مناسب برای انجام پروژه های در دست اقدام در این حوزه ( همچون بیمارستان جدید ولیعصر و تجهیز بیمارستان امیرالمومنین ) استفاده شود . اما از آنجا که همواره و در بهترین حالت هم بودجه های دولتی پاسخگوی نیازهای عادی هم نمی باشد چه رسد به نیازهای تلنبار شده طی سالهای گذشته ، لذا لازم است جهت رفع این قبیل کاستی های در یک سیستم و اتاق فکر متشکل از صاحبنظران و متخصصین سلامت ( مجمعی همچون شورای سلامت استانداری) راههای دیگری برای جبران آن اندیشید. چند مورد از اقداماتی که در این زمینه متصور است و میتواند کمکی به رفع مشکلا نماید به نظر حقیر راههای زیر باشد.
الف: استفاده از امکانات و سرمایه گذاریهایی که برخی سازمانهای بیمه ای ، بهداشتی ودرمانی ، برخی نهادها، وزارتخانه ها و ارگانها که در زمینه درمان مستقیم فعالیت می نمایند. سازمانهایی مثل بهداری و بهداشت صنعت نفت که در چند سال اخیر اقدامات گسترده ای در برخی استانها برای گسترش عدالت در برخورداری از سرانه سلامت و درمان مردم در نقاط مختلف کشور انجام داده است که با توجه به جمعیت قابل توجه تحت پوشش سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت در شهر اراک و نیاز انها و خانواده هایشان به خدمات درمانی ، این سازمان تا کنون به وظایف خود در قبال این جمعیت قابل توجه ، برخلاف اکثر نقاط کشور عمل ننموده است و علیرغم دریافت سرانهء هزینه درمان کارکنان این صنعت در استان از وزارت نفت ، بجای اینکه با ایجاد بیمارستان و درمانگاههای مجهز در کنار جمعیت هدف خود به سایر شهروندان هم در راستای گسترش عدالت که سرلوحه برنامه های دولت فعلی و این وزارتخانه می باشد ، خدمات درمانی ارائه نماید بار درمان جمعیت تحت پوشش خود را هم بر دوش سیستم عمومی جامعه گذاشته است.و این حق عمومی برای کمکی هر چند کوچک هم باشد قابل پیگیری است و به همین ترتیب میتوان با اندکی تحقیق و مطالعه انتظارات مشابه ای از سازمانها و نهادهای دیگری که برای کارکنان خود در حوزه درمان مستقیم تشکیلاتی دارند را مطرح نمود. ( در این زمینه هماهنگی بیشتر با بخش درمان مستقیم تامین اجتماعی در سطح استان و حمایت و تقسیم کار و استفاده از ظرفیتهای آن که هم اکنون به شکل مطلوب مورد استفاده واقع نمی شود هم میتواند کمک کننده باشد)
ب: استفاده بیشتر از خدمات مجمع خیرین سلامت در تجهیز نمودن و ساخت بیمارستانها و تاسیسات بهداشتی درمانی ، یکی دیگر از راهها و الگوهای مرسوم در برآورده کردن نیازهای این زمینه می باشد. که البته تحقق این هدف مستلزم تبلیغات و
تکرار بیشتر در رسانه ها و پیگیریهای مستمرتری از سوی گروهی ویژه و مسئول و همینطور رایزنیهای گسترده تری از طرف نهادهای مربوطه مثل مسئولین دانشگاه علوم پزشکی و استانداری و اعضای شورای سلامت استان می باشد تا بتوان افرادی که ظرفیت و توانایی کمک در این امر خیر و خداپسندانه را دارند ترغیب و تشویق به همکاری در این سرمایه گذاری اخروی و ماندگار کردن یاد و نام نیک خود نمود و به صرف برگزاری سالیانه یک کنگره ، نشست و سخنرانی استفاده از این توانایی بالقوه میسر نخواهد بود، و لازم است ابعاد گستردهء این نیاز بخصوص در مورد اقشار ضعیف و آسیب پذیر جامعه به کالای غیر قابل تاخیر و بی همتای درمان تبیین گردد و همواره و همه جا از کسانیکه ذره ای توانایی و زمینه شرکت در این امور را دارند ، خواست و بسویشان دست دراز کرد و این تعهد اخلاقی و انسانی را در آنها تقویت نمود تا به کمک بیماران و نیازمندان بشتابند. در واقع باید برای این قبیل همکاریها و خیران برنامه ریزیهای خاصی صورت پذیرد و ابعاد و تبعات کمبودها و همینطور اولویت آنها دقیقا” و بصورت روشن و حتی در بازدیدهایی از مکانها برای ایشان تشریح گردد تا جایی که خود این خیران مشوق این امر نیک گردند و افراد جدید دیگری را به این حلقه اضافه نمایند و بتوان از تواناییهای آنها بعنوان یکی از سرمایه های قابل اتکا و همیشگی در پیشبرد اهداف سلامت جامعه استفاده نمود.(همانند اقدامی که سالها پیش در زمینه امر مدرسه سازی صورت گرفت و مجمع خیرین مدرسه ساز را تشکیل و بسط و گسترش داد و جامعه را از خدماتشان بهره مند نمود)
ج:هر چند سرمایه گذاری بخش خصوصی در امر درمان را نمیتوان گسترشی همه جانبه و مورد استفاده همگان دانست ، اما از آنجا که بخشی از سرمایه اقشاری از مردم در زمان بیماری به علت نبود شرایط ارائه خدمات درمانی مطلوب وبا کیفیت و همراه با احترام ورعایت شان و جایگاه انسانی و شخصیتی آنها همواره برای دریافت خدمات درمانی مطلوب از شهر خارج می گردد ، لذا شایسته است با تشویق تشکلهای صنفی به انسجام وایجاد تعاونی های مرتبط با تخصصهای مختلف پزشکی به منظور سرمایه گذاری آنها در تاسیس و راه اندازی دی کلینیک ، بیمارستان و دیگر مراکز درمانی به جامعه پزشکان کمک نمود و با ارائه تسهیلات در زمینه های مختلف ازصدور جواز و موافقت اصولی گرفته تا اعطای وام و…. آنها را یاری نمود تا مثل اکثر شهرها نسبت به برقراری امکانات بخش خصوصی با سطح ، کیفیت و بهره وری متفاوت به ارائه خدمات درمانی در کنار مراکز دولتی بپردازند. که رونق یک نمونه مرکز جراحی محدود موجود(که انواع خدمات ازجراحی زیبایی و سوچور گرفته تا اعمال جراحی فمور در آن متقاضی دارد) خود موید این نکته است که این قبیل مراکز دارای مشتریان و مراجعه کنندگان قابل توجهی در سطح شهر است . و اگر زمینه ارائه خدمات در سطح بالاتر و وسیع تری مثل بیمارستان و یا مراکز جراحی تخصصی ویژه در تخصص های مختلف فراهم گردد، قطعا” با استقبال خوبی مواجه خواهد شد که هم به خلوت شدن مراکز دولتی و افزایش سرانه فضاهای درمانی کمک میکند و هم دارای توجیه اقتصادی بوده و انگیزه ای خواهد بود برای ادامه حضور پزشکان متبحرو با تجربه و متخصصی که فضا را برای فعالیت خود محدود و تنگ می بینند و میل به مهاجرت دارند.( البته در این زمینه بیمارستان قدس هم موجود است که به علت نوع خاص و غیر بومی و غیرسهامی مالکیت آن و نبود انگیزهء به معنای واقعی خصوص در پزشکان شاغل نمونه موفقی نیست) .

۲٫ . از دیگر نقاط ضعف وکاستیهایی که حوزه سلامت در بلاد ما دارد باید درگیر بودن بیش از حد متولیان سلامت
به امور و سوق گرفتن امکانات و بودجه ها به سمت برآوردن کردن نیازهای اولیه و اصولا” درمانی مردم و فارغ
شدن از بخش دیگری از وظایفذاتی دانشگاه علوم پزشکی در قبال جامعه یعنی بحث تحقیقات و مطالعات و ایجاد
مراکز تحقیقاتی پزشکی به منظور اثر گذار بودن در تولید و پیشرفت علم پزشکی است . البته در این زمینه خیلی
نمی توان به مسئولین خرده گرفت چرا که آنقدر مشکلات و کمبودهای درمانی و عدم تقارن بین نیازها و امکانات
موجود وسیع و گسترده بوده که تمام انرژی های را ناخواسته
به خود معطوف داشته و تا زمانی که بیماری روی تخت در حال ناله کردن و محتاج درمان و امکانات اولیه است
طبیعی است که همه اولین اولویت را رسیدگی به بیمار می دانند ، اما به هر حال این نیازی ست که اثرات خود
را در دراز مدت بیشتر نشان خواهد داد و باید به آن هم بصورت متقارن پاسخ داده شود. در حال حاضر به جرات
میتوان گفت علیرغم اینکه بالغ بر بیست و پنج سال از تاسیس دانشگاه علوم پزشکی اراک می گذرد ، این دانشگاه
ار معدود دانشگاههای علوم پزشکی است که مراکز تحقیقاتی معتبر و کاملا” حرفه ای و فعالی ندارد.و جز آخرین
دانشگاههایی بود که دوره رزیدنتی در آن برقرار گردید و در رتبه بندی دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور از
نظر وضعیت علمی و تحقیقاتی رتبه های آخر کشور را داراست ( البته این برآورد بنده است و از آن مطمئن نیستم و
در صورت وجود رتبه بندی بهتری در این زمینه امیدوارم از سوی مسئولین دانشگاه اعلام گردد) که این وضعیت به
هیچ وجه در خور و مناسب شهری که شهره عالم پروری و داشتن نخبگان و عالمان مختلف است نیست ، ضمن
اینکه هرگاه کار تحقیقات و پژوهش تعطیل باشد به طبع آن پیشگیری و آگاهی عمومی هم کمرنگ بوده و ابتلا به
بیماریها بسرعت اتفاق می افتد. در این مورد شایسته است با هدف گذاری
و فعال کردن کارهای پژوهشی و تحقیقاتی طی چند سال حداقل در یکی دو تخصص پزشکی شرایطی فراهم گردد
که بتوانیم مرکزی و پایگاهی در زمینه این تخصص ها در کشور و یا حداقل در غرب کشور باشیم.که البته پر واضح
است اعتبار چنین افتخاری می تواند باعث بسیاری امکانات در سالهای آتی برای بهداشت و سلامت شهر و استان
باشد.

۳ دیگر موارد قابل اشاره در باب وضعیت بهداشتی درمانی میتوان به اندکی مغفول واقع شدن شعار معروف و تکراری “مقدم بودن امر پیشگیری بر درمان” اشاره کرد ، در بعد پزشکی که حجم گسترده و فشار سنگین بیماران در کنار نبود امکانات و بودجه های مناسب برای انجام امور تحقیقاتی امکان تحقق شعار پیشگیری را گرفته است و کارهای بسیاری که میتواند هزینه های وارد بر نظام سلامت را کاهش دهد مثل طرح هایی برای افزایش سطح آگاهی و دانش اقشار هدف در مورد بیماریهای مختلف و بخصوص بیماریهای پر هزینه و صعب العلاج و انجام امور تحقیقاتی در مورد آنها و یا غربالگری برای شناخت و جداکردن بیماران در مراحل اولیه و زمان طلایی تشخیص بیماری و… همگی رها شده اند. و فقط و فقط درمان می کنیم بدون اینکه به فکر کمتر شدن روند تولید بیماران باشیم . اما از طرف دیگر سایر دستگاههایی که میتوانند با اطلاع رسانی خود مهارتهای بهداشتی و سلامت شهروندان را افزایش دهند هم یا اصلا” در استان فعالیتی ندارند و یا اینکه بسیار سطحی و بی کیفیت فعالیت می کنند. در این زمینه به
“رادیو سلامت ” که یک رسانه تخصصی و حرفه ای در بعد بهداشت و درمان و مقوله سلامت است و اطلاعات
ارائه شده ء آن بسیار کارشناسی شده و متناسب با نیاز عموم مردم است اشاره نمود . این رادیو تا دو سال پیش فقط
روزانه چهار ساعت در اراک قابل شنیدن بود که بسیار هم مورد استفاده و استقبال خانواده ها و بخصوص بانوان که
نقش مهمی در سلامت خانواده دارند واقع شده بود ، اما متاسفانه از دو سال پیش بجای اینکه ساعات پخش آن بیشتر
افزایش یابد همان چهار ساعت پخش هم قطع شد و مردم از یک منبع ملی و بسیار سهل الوصل برای دریافت
اطلاعات بسیار مفید و لازم برای سالمتر و پیشگیرانه زیستن محروم شدند و اعتراضات به صداوسیما هم هیچ حاصلی
نداشت.
بدون شک موارد متعدد و زیادی را میتوان به این لیست اضافه کرد که به جهت اطاله کلام از آنها گذشتیم و مقصود
و هدف توجه و اهتمام بیشتر به این موارد و سایر موارد نزد مسئولین امر (بخصوص شورای عالیهء سلامت) بود که در
صورت اهتمام خود به همه موارد اشراف خواهند داشت. ضمنا” هدف از نگارش موارد فوق هم نادیده گرفتن زحمات طاقت فرسای کارکنان خدوم بخش بهداشت درمان نبوده است . که آنها نیز خود گاها” قربانی و فدای بسیار کمبودها و نقایص دیگر می شوند و مجبورند با زحمت بیشتر خود جور آنها را نیز بکشند تا رضایتی هر چند نسبی در بیماران ایجاد گردد
اما باید توجه داشت برای اینکه یک مجموعه بطور کامل و صحیح حرکت کند لازم است همه اجزاء آن به درستی کار کنند اما برای اینکه همین مجموعه از حرکت بایستد و کار نکند فقط لازم است یک تکه و قسمت از مجموعه درست و بموقع کار نکند. درمان امر پیچیده ایست اما برخورداری ار بهداشت و درمان بموقع و با کیفیت یک نیاز ضروری و یک حق همگانی است .

با تشکر هادی پور

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.