به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از خبرنگار مهر، هیات های مذهبی شهر اراک در قالب دستجات سینه زنی و زنجیر زنی عصر روز شنبه با حضور در مزار شهدای 8 سال جنگ تحمیلی به نیابت از شهدای کربلا به مقام شهدای اسلام ادای احترام کردند.

عصرگاه تاسوعای 91 است و آسمان هم مثل دل من و تو می بارد… هوا سرد است اما این سردی نتوانسته آتش دل عاشقان حسین را سرد کند… همه آمده اند از پیر و جوان، زن و مرد، کودک و نوجوان …همه هستند همه کسانی که با ذکر “یا حسین” راه رفتن را در کودکی یاد گرفته اند.

عصرگاه غم انگیزی است…دیدن تصاویر شهدایی که با حسرت بوسیدن خاک کربلا در عملیات های شبانه جنگ یا حسین ها گفتند و سرانجام این حسرت را با خود به بهشت برین بردند به امید دیدن خود سرور و سالار شهیدان…. پدر شهیدی که قد خمیده و پیر بالای سر مزار فرزند  شهیدش بر سینه داغدارش می زند و یا عباس می گوید  درس بزرگ ایستادگی و صبر را به من و تو می دهد…. مادر شهدا هم آمده بودند..آنها که روزی فرزندانشان را به صاحب این روز یعنی “علمدار کربلا” سپردند و راهی جبهه های جنگ کردند…

حال و هوای عجیبی بود عصرگاه تاسوعا در مزار شهدا طبل ها می کوبیدند و زنجیرها بر شانه های جوانان عاشقان حسینی فرود می آمدند تا چشم های غم زده عاشقان حسینی از باران سریعتر صورتها را بشوید .

عاشورا درس بندگی و  آزادگی مسلمانان است

خانواده های شهدا کسانی هستند که شاید بیشتر از سایر اقشار جامعه توانسته اند عاشورا را درک کنند کسانی که در راه اسلام خون دادند و از عزیزانشان گذشتند….این حرف دل پدر شهیدی است که جوان 24 ساله اش را در راه حسین (ع) تقدیم اسلام کرده است.

حاج محمد مسلمی 70 ساله است..موی سپید و قد خیده اش خبر از سنگینی غم دوری از فرزندش می دهد اما می گوید راضی ام به رضای خدا…..او معتقد است باید هر روز ما عاشورا باشد تا بتوانیم حقی که شهدا برگردنمان دارد ادا کنیم.

محمد تهرانی جوان 19 ساله ای که پرچم ” یا حسین ” یکی از دستجات سینه زنی را در دست دارد و برای ادای احترام به مقام شهدا در شب عاشورا در مزار شهدای 8 سال جنگ تحیلی حاضر شده می گوید: حالا که سعادت زیارت شهدای کربلا را در چنین شبی نداریم باید به نایبان آنها در کشور خود ادای احترام کنیم.

محمد ادامه می دهد: لبیک واقعی به حسین سرور و سالار شهیدان را همین شهدای 8 سال جنگ تحمیلی دادند و بر ماست اگر خود را عزادارا حسین می دانیم از یاد این شهدا غفلت نکنیم.

زهرا مرادی مادر شهیدی است که همراه سینه زنی عزادارن حسین در عصر تاسوعا آرام آرام بر سینه می زد و اشک می ریخت…گمان کردم  اشک حسرت مادری در دیدار فرزندش است که این چنین صورتش را شسته و چشمهایش را به رنگ خون کرده است ….اما وقتی پای صحبت هایش نشستم از خودم خجالت کشیدم….چرا که اشک او برای مظلومیت و تنهایی حسین ابن علی(ع) و جوانی علی اکبر حسین بود… وقتی گفت حسین جوانش فدای راه حسین غریب زهرا شده و خجالت زده است فرزند پسر دیگری نداشته تا در راه دفاع از اسلام تقدیم کند فهمیدم “حسین” با دل این ملت چه کرده است…

تاسوعا بزرگداشت اسوه ایثار، ادب؛ وفا و حقگزاری عباس بن علی(ع) است

امروز تاسوعا بود…روزی به رنگ دل خون زهرا(س)…روزی به رنگ دل خون ملائک…. روزی به رنگ دل خونبار و غریب حسین…امروز تاسوعا بود.

روز نهم ماه محرم که معروف به تاسوعا است، آخرین روزى بود که امام حسین علیه السلام و یارانش شبانگاه آن را درک کردند.

امشب شبی است که با گذشت بیش از هزار و سیصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای جوانمردی است که یکه تاز میدان کربلا بود اویی که نامش با وفا و ادب و مردانگی همراه است.

سردار فداکاری که  با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت که آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و کودکان تشنه کام باشند.

دستان سرباز باوفایی که قطع شدند تا برای آزادگان جهان علم گردند….به راستی که عباس آموزگار بی بدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد.