امروز امروز : جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday, May 17, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



15 خرداد؛ طلیعه و الگوی انقلاب اسلامی ودفاع مقدس

کد مطلب: 47431 | تاریخ ارسال: 20 سپتامبر 2012 | چاپ صفحه

قیام 15 خرداد 42 بعنوان سرآغاز انقلاب اسلامی و رهبری سیاسی مرجعیت روحانی – امام خمینی ( ره ) / به قلم سید منصور حیدری

مقدمه :برخی محققان تاریخ سیاسی معاصر ایران معتقدند که یک واقعه تاریخی در یک مقطع خاص , هرچند هم مهم و اثرگذار باشد و بتوان تاثیر آن در وقایع و حوادث  پس از آن را مشاهده کرد , برای تکمیل بررسی و تحقیق پیرامون علت و زمینه های وقوع آن ؛ باید حوادث سالهای قبل ازحادثه را نیز بررسی کرد تا بتوان برای بروزآن حادثه ی مهم , نتایج دقیق تری را بدست آوریم . تاریخ معاصر ایران در یکصد سال –  و حتی در دویست سال – اخیر  شاهد حوادث اثرگذار بیشماری است . در یک بررسی خطی میتوانیم با استفاده از تحقیقات نویسندگان معاصر, سر آغاز آنها را  از جنگهای ایران و روسیه تزاری در دویست سال قبل قراردهیم . این جنگها موجب جدایی بخشهای مهمی از سرزمین مادری و نیز احساس شکست و سرافکندگی واحساس عقب ماندگی از دنیای جدید شد . موضوع بعدی جدایی هرات از ایران در اثر سیاست استعماری انگلستان بود . دیگر حوادث مهم داخلی میتوان به واقعه رژی و پس از آن جنبش تنباکو اشاره کرد . هرچند در جنبش تنباکو و واقعه رژی همانند جنگهای ایران و روسیه اهمیت طبقه روحانی و علماء بارز و اثرگذار بود ؛ ولی در آن جنگ ها , عملکرد طبقه  روحانی و علماء در راستای حفظ خاک وطن و دفاع ازملت مسلمان دربرابر بیگانه ( ملی و دینی ) و کمابیش در راستای حفظ حکومت و سلطنت قاجار؛ ولی در وقایع رژی و تنباکو در مقابل بی کفایتی و فساد سلطنت قاجارو نفوذ بیگانگان بود . مهم ترین حادثه پس از جنبش تنباکو را میتوان قتل ناصرالدین شاه دانست . از این به بعد سرعت حوادث چشمگیرتر است و اکثر آن ها مربوط به یکصد سال اخیر هستند . حوادثی نظیر: قیام مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی  , جنگ اول جهانی , کودتای سوم اسفند 1299 ,  انقراض قاجاریه و تاسیس حکومت پهلوی , جنگ دوم جهانی و اشغال ایران 1320 , قیام ملی نفت 1330-1331و کودتای 28 مرداد 32, قیام 15 خرداد 42 و انقلاب اسلامی بهمن 57 .نکات مهمی دراین سلسله حوادث مورد نظر وجود دارد : اول اینکه این حوادث تقریبا ” همواره تلفیقی از حوادث داخلی است با تاثیر پذیری از حوادث خارجی . دوم اینکه حوادث خارجی نیز اغلب جنگ های تحمیلی است که همسایگان زیاده خواه و متجاوز با ضعیف دیدن حکومت مرکزی ایران , آن را آغاز کرده اند . در دویست سال اخیر هرگاه جنگ درگرفته است موجب جدایی بخشی از ایران شده و استثناء بزرگ آن جنگ تحمیلی عراق است . بر اثر این جنگ ها ( بجز جنگ تحمیلی عراق ) و حضور قوای بیگانه در بخشهایی از ایران و خصوصا” تهران  , حکومت مرکزی تحت تاثیر مستقیم امیال و آمال بیگانگان قرار گرفته به نحوی که کودتای سوم اسفند 1299 و نیز فرار رضا شاه در شهریور 1320  و تداوم سلطنت به فرزند بیست ساله اش – محمد رضا – تحت تاثیر سیاستهای دولتهای غربی اشغالگر بوده است .

سلسله ی حوادث و پیوستگی آن ها در یکصد سال اخیربه گونه ای است  که  برای بررسی و تحقیق پیرامون یک حادثه خاص – قیام 15 خرداد 42 – نمی توان از حوادث قبل از آن اعلام بی نیازی کرد کمااینکه نمی توان تاثیر آن را در حوادث پس از آن نادیده گرفت . فاصله بین 15 خرداد 42 تا حادثه مهم قبل از آن یعنی کودتای 28 مرداد سال 1332 تنها ده سال است و با مهمترین حادثه ی پس از آن یعنی انقلاب اسلامی بهمن 57 ؛ پانزده سال . این فاصله ی ده – پانزده ساله  در یکصد سال اخیر بین حوادث مهم کشور تقریبا” وجود داشته و دارد و حتی پس از انقلاب اسلامی نیز سعی می شود تا هرده سال را به یک نام مانند : دهه تثبیت , دهه سازندگی , دهه اصلاحات ودهه عدالت نامگذاری نمایند ,  توالی حوادث در این سی و سه سال نیز – البته تفاوت ماهوی بسیاری با قبل از آن دارد – حکایت از همین خط سیرتحولات 10-15 ساله دارد, مانند : پایان جنگ , ارتحال امام ( ره ) و شروع دوران رهبری آیت الله خامنه ای ( 67 – 68 )  ؛ دوم خرداد 76 و حوادث سال 88 .

قیام 15 خرداد 42 بعنوان سرآغاز انقلاب اسلامی و رهبری سیاسی مرجعیت روحانی – امام خمینی ( ره )

دهه ی سی در حالی به پایان می رسید که سر آغازش با قیام ملی – مذهبی ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران موجب خلع ید انگلستان از منابع نفتی ایران شده بود و با نفی سلطه بیگانگان بر ارکان تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی در کشور و ارائه الگوی مبارزه داخلی و همزمان مبارزه خارجی با عوامل سلطه گر ؛ نشاط سیاسی و سرزندگی اجتماعی عظیمی را به جامعه آن روز وارد ساخت . و البته با سیاستهای خصمانه  بیگانگان علیه منافع ملی ملت ایران مواجه شد و سرانجام موجب براندازی دولت ملی گردید . همه ی این وقایع و حوادث در مدت سه سال بود . این سه سال را میتوانیم با سه سال 57 تا 59 مقایسه کنیم , سالهایی که با قیام ملت, سلطه بیگانه نفی و حکومت سلطنتی رو به اضمحلال رفت و به دنبال آن توطئه ها و دخالت های بیگانگان در ایران سرعت گرفت ؛ تحریم اقتصادی و کودتا انجام شد و با ناکام ماندن کودتا , جنگ به کشور تحمیل شد . در قیام ملی نفت نیزدست بیگانگان از منافع ملی کوتاه شد و تحریم و فشار سیاسی و اقتصادی علیه دولت ملی شکل گرفت ومنجر به کودتا شد, در ایام مرداد 32, انحلال حکومت پهلوی توسط شهید حسین فاطمی ( وزیر امور خارجه دولت مصدق )  اعلام شد و چه بسا اگر کودتا شکست می خورد با حضور رزمناوهای انگلیسی در خلیج فارس , جنگ با انگلستان – هر چند محدود – دور از انتظار نبود .

پس از شکست نهضت ملی در 28 مرداد 32 و پیروزی عوامل کودتا در بازگرداندن شاه به قدرت, در صحنه بین الملل نیز تغییرات عمده ای به وقوع پیوست و ایالات متحده بعنوان کشوری که کمترین آسیب را در جنگ جهانی دوم دیده بود خود را جایگزین انگلستان دید که حضور در کودتای 28 مرداد 32 نیز یکی از طلیعه های این جایگزینی در قالب همکاری بود . از این پس ایالات متحده  توانست تا بدیلی برای تکیه خودکامان غیر کمونیست در جهان بجای انگلستان باشد . از آنجا که در ایران طبقه ی سنتی ملاکان و اشراف هنوز تحت نفوذ انگلستان بودند , رژیم شاه با انجام اصلاحات ارضی و در نتیجه ی آن می توانست از یک سو نفوذ سنتی زمینداران بزرگ و اشراف برخاسته از این طبقه را در جامعه ی سیاسی آن روز و خصوصا” مجلس شورای ملی کاهش دهد و از طرف دیگر هم ادعای آزادی رعایا و زمیندار شدن آنان را نموده و هم اینکه برای کارخانه های تازه تاسیس در تهران و سایر شهر های ایران کارگر ساده ارزان قیمت و قابل دسترس داشته باشد . این قبیل سیاستها نه تنها مخالفین عمده ای نداشت بلکه بدلیل اینکه از روش بیع و عقود عرفی جامعه برای گرفتن زمین ها از زمینداران و در اختیار قراردادن آنها به کشاورزان استفاده می شد تنش عمده ای را به همراه نداشت و در میان مدت نیز حتی موجب رفاه نسبی این کارگران ساده مهاجر به شهرها شد. آنچه که رژیم سلطنتی را به دردسر و مشکل انداخت در دراز مدت رخ داد : گسترش فقر و فساد و تبعیض در کنار افزایش انفجاری بهای نفت و افزایش انتظارات بدون گشایش در فضای سیاسی و برخورد قهر آمیز با مبارزین ازهر مسلک و مکتب . این شیوه برخورد از همان سالهای دهه سی شروع شده بود در سال 1335 با انجام یک سری اعتصاب در کارخانجات تهران ,ابتدا ساواک تشکیل شد سپس دولت وقت لایحه حفظ امنیت اجتماعی را در مجلس به تصویب رساند ؛ این قانون اختیارات عمده ی انتظامی و قضایی را در برخورد با موارد بی نظمی عمومی به فرمانداری ها می داد .قانون مطبوعات که در سال 1331 بازنگری شده بود در سال 1334 مجددا” بازنویسی شد . در کنار اینها به شیوه دوره رضا خان , استانداران از بین امرای ارتش  و بازنشستگان آن انتخاب می شدند و رفته رفته رژیم ماهیت نظامی بخود گرفت . در سالهای پایانی دهه سی نیز باقدرتمند شدن ساواک , برخورد امنیتی با مبارزین و مخالفین شاه انسجام گرفت و در نتیجه آن در سالهای آخرین دهه چهل و سالهای نیمه اول دهه پنجاه تقریبا” تمامی مبارزین و مخالفین یا در زندان بودند یا فرار از کشور را بر ماندن و کشته شدن ترجیح داده بودند ؛ از همان سالهای ابتدای دهه سی و پس از کودتای 28 مرداد , رژیم دیگر اجازه نداد تا الگوی مبارزه پارلمانی برای کسب قدرت سیاسی در کشور پایدار گردد زیرا تجربه ی سالهای 1330 – 1332 برای رژیم کافی بود تا با ایجاد محدودیت های جدی و امنیتی و سیاسی برای افراد مستقل و مذهبی و ملی و حتی توده ای ها , عملا” حکم به اخراج همه ی آنها از عرصه ی سیاسی داد وهمین سختگیری موجب زیرزمینی وخشونتبارومسلحانه شدن     مبا رزات شده تا آنجا که براندازی رژیم بعنوان تنها راه ؛و بعنوان مقصد حرکت از طرف امام خمینی ( ره ) اعلام گردید .

رهبری مذهبی و سیاسی امام خمینی

امام خمینی ( ره )  پس از رحلت آیت الله بروجردی , دیگر نیازی به غیرعلنی بودن مبارزه نمی دید, از آن طرف رژیم نیز پس از رحلت آیت الله بروجردی دست به اقداماتی زد که قبل ازآن کم سابقه بود, تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و پس از آن لایحه اصلاحات ارضی و رفراندوم بهمن سال 1341 . در همان سال  سفر شاه به قم و تحریم استقبال از شاه موجب عصبانیت او شد . علت هجمه ی عمال رژیم شاه در دوم فروردین سال 1342 به فیضیه می تواند همین امر باشد . اما با فرارسیدن محرم همزمان با ابتدای خرداد سال 42 و حدود 2 ماه بعد از فاجعه فیضیه , اینبار نوبت روحانیت مبارز به رهبری امام بود تا مبارزه با رژیم پهلوی را به سبک سنتی و مذهبی و با نگاه براندازانه پیش ببرد . الگوی مبارزه ای که موجب بارزشدن 15 خرداد شد در حقیقت ازدهه ی منتهی به 13 خردا همان سال شروع شده بود و در 13 خرداد 42 ( عصر عاشورا ) به اوج خود رسید .

لازم به ذکر نیست که وجود دسته جات و تکایا و هیئات مذهبی در تاریخ حداقل سیصد سال قبل از سال 42 همواره در ایران موجب نوعی تشکل مذهبی شده به نحوی که همیشه با نفوذترین افراد در ایران بلا شک و بیش از سلطان وقت , مراجع عظام و علماء شیعه بوده اند . همین نفوذ مذهبی و سنتی علماء شیعه از یک طرف و وجود هیئات و دسته جات مذهبی در قالب تکایا و حسینه ها و مساجد در سراسر کشور موجب نوعی انسجام اجتماعی و همبستگی شده و توانسته تا خلاء نبود نهاد های مدنی و احزاب را پر کند . هنر بزرگ امام در استفاده از این پتانسیل بزرگ و معنوی بود . عصر عاشورای 13 خرداد 42 صحنه ی رویارویی این پتانسیل و قدرت معنوی با رژیم پهلوی شد . سخنان امام در فیضیه موجب شد تا رژیم تشخیص دهد که تا ایشان درآزادی هستند خواب راحت نخواهد داشت . لذا در شب 15 خرداد امام دستگیر و به تهران و زندان برده شد .امام حتی پس از آزادی دست از مبارزه برنداشتند تا اینکه در سال 43 و بدنبال مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون مجددا” دستگیر و اینبار به عراق تبعید شدند .

15 خرداد یا – دهم محرم – الگوی مبارزات  سیاسی- مذهبی

آنچه 15 خرداد را از سایر رخ داد های عمده در مبارزه با رژیم متمایز می سازد , غلبه ی وجهه مذهبی مبارزه از طریق بدست گرفتن رهبری مبارزین و مخالفین با رژیم شاه حتی مخالفین خارج از کشور توسط امام بود . در اثر این حرکت و پایمردی امام بر مخالفت با رژیم حتی پس از آزادی در سال 43 با لایحه کاپیتولاسیون ,هم رژیم شاه دریافت که با رقیب سرسخت و غیر سازش پذیر سروکار دارد و هم مبارزین و مخالفین شاه دریافتند که امام بعنوان شجاع ترین مخالف  با رژیم سر سازش ندارد و کمترین چیز مورد نظر امام  , رفتن شاه و سقوط حکومت سلطنتی است و این همان موضوعی است که به طور مکرر و با استدلال های گوناگون در سخنرانی تاریخی امام در بدو ورود به وطن در 12 بهمن سال 1357 در بهشت زهرا انعکاس یافت .

امام از سال 42 و بارها پس از آن , رژیم پهلوی را با حکومت یزیدو فاجعه فیضیه را با ” کربلا”  مقایسه کرد . ” یزید ” مفهومی بود که بطور بسیار روشن و واضح و در اوج سادگی , نشان از نداشتن مشروعیت رژیم داشت و برای توده های مذهبی مفهومی بسیار قابل درک و لمس بود . ” یزید ” عامل فسق و فجور در حکومت غصبی و موروثی بود که بناحق بجای حکومت مشروع و الهی فرزندان امام علی ( علیهماالسلام ) قدرت را در دست داشت . بنابر این هیچ گونه تردیدی درعدم  مشروعیت آن وجود نداشت و هم اینکه مبارزه با آن واجب و دارای مشروعیت بود و مخالفین و مبارزینی که در این راه کشته می شدند , ” شهید ” محسوب شده و می شوند . رمز و راز پایداری و الگو شدن 15 خرداد در متن مبارزه با رژیم پهلوی در همین مفاهیم سنتی و مذهبی و البته آشنای توده ها ی متدین بود؛ مفاهیمی مانند : ” شهادت “,” امام “, یزید ” و ” کربلا” . به طور طبیعی وقتی که رژیم شاه با حکومت ” یزید ” مقایسه می شد , توده های مذهبی و شیعه بدنبال کشف مفهوم مقابل و متضاد آن یعنی ” امام ” بودند . و از این زمان است که ” آیت الله آقا روح الله خمینی ” ,در بین مردم مسلمان  به ” امام خمینی” ,تبدیل گردید .

با قلع و قمع مخالفین و مبارزین در دهه پنجاه و غرور کاذب شاه دراثریکه تازی دروغین او در عرصه ی سیاسی ایران ,مرگ مشکوک آیت الله سید مصطفی خمینی دراول آبان 56 و سپس  سفر رئیس جمهور ایالات متحده در محرم (10 دی ماه ) سال 1356 به تهران و همزمان بروز مخالفت علنی در 17 دی 56 در مشهد و قم با سالروز کشف حجاب و سپس قیام مردم قم در روز اصلاحات ارضی ( 19 دی )  – در اعتراض به مقاله ی توهین آمیز روزنامه اطلاعات – همزمان با ایام محرم , موجب سلسله حوادثی شد که اوجگیری آن در محرم و صفر برابر آذرو دی سال 57  منجر به فرار شاه و سقوط رژیم پهلوی شد . این عبرتی از تاریخ است : رضا خان که خود در ابتدای کار در قزاقخانه تهران سر دسته ی عزاداری قزاقها بود ودر صف عزاداران  بر سر خود گل میمالید, با به قدرت رسیدن و برقراری دیکتاتوری , عزاداری محرم را منع کرد و حتی دستور منع تقویم قمری برای فراموشی مناسبتهای مذهبی را داد و کارش به آنجا کشید که دستور داد  تا در ایام محرم سالهای واپسین حکومتش کارناوال شادی در تهران برقرار شود . محرم سال 57 و حضور اقشار مذهبی در تظاهرات ضد رژیم  در راهپیمایی عاشورای 57 رفراندوم بزرگ مذهبی بود برای اعلام  سقوط رژیم پهلوی و محو سلطنت در ایران .  همین با اهمیت بودن دسته جات مذهبی و هیئات و تکایا و مساجد و نقش عزاداری ها خصوصا” عزای سید الشهداء بود که منجر به کلام بسیار معروف امام شد : ” محرم و صفر را زنده نگه دارید که ما هر چه داریم از این محرم و صفر و این دسته جات و هیئات ها و عزاداری هاست .” و ” 17 شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا است . “

به طور خلاصه باید گفت : آنچه را که توده های مذهبی مسلمان و سنتی در پای روضه خوانی های منبرهای مساجد در ایام محرم و صفر و سایر مناسبتهای مذهبی مربوط به ائمه ی اطهار _ علیهماالسلام – مکرر می شنیدند و تصویرزنده و مجسم آن را به نحو زیبا با نقش آفرینی مردمانی از جنس خودشان در ” تعذیه ” می دیدند و لذا با مفاهیمی مانند :  ” شهادت ” , ” امام ” , ” یزید ” , ” فساد سلطنت یزید ” , ” ایثار ” ,مبارزه ” ,” ستم و ستمگر “, ” ظلم و ظالم و مظلوم ” ؛ کاملا” آشنا بودند . برای اینان ادبیات بکاررفته در سخنان امام که برخاسته از ایمان و اعتقاد حقیقی ایشان به مبارزه با رژیم شاه و فساد دربار و اعتراض به اوضاع اسفبار فرهنگ و سیاست و اقتصاد آن روز ایران ورسیدگی به  معیشت مردمان مستضعف و ” پابرهنه ها ” بود؛ کاملا” قابل باور و آشنا و لاجرم برانگیزنده بود تا ادبیات مبارزین معتقد به سایر مکاتب مبارز مانند انواع ایدئولوژی های چپ و غیره . در نتیجه, پیوند محکم و ناگسستنی بین مبارزین و مخالفین مذهبی شاه با توده مسلمان و سنتی مردم و نیز رهبری و مرجعیت دینی همراه  با درک زمان و موقعیت مناسب برای مبارزات علنی و توده ای ؛ فرصت بی بدیلی را برای به مخاطره افکندن رژیم سلطنتی ایجاد کرد .

دو قطبی حق و باطل یا الگوی ”  مخالف – مظلوم “

الگوی مبارزه ای که در محرم سال 1342 شمسی توسط مرجعیت مذهبی و رهبری قیام اسلامی توده های سنتی در مبارزه با رژیم شاه  عرضه شد, تا نیم قرن بعد نیز کارایی خود را در مواجهه  ی نظام سیاسی برآمده از آن ( جمهوری اسلامی ) در چالش ها و  رویارویی با تهاجمات  علیه آن نشان داده است. الگوی مبارزه با رژیم شاه و پس از آن جنگ تحمیلی با رژیم صدام حسین که به درستی ” صدام یزید ” نام گرفت و نیز مبارزه با ایالات متحده امریکا(شیطان بزرگ ) هم در زمان پیروزی  انقلاب اسلامی  و نیز در سی و سه سال پس از آن الگویی است که با دو قطبی نشان دادن واقعیت مبارزه بین  ” حق ” و ” باطل “؛ هم عدم  مشروعیت رژیم شاه و بعدا” صدام و امریکا  را کاملا” اعلام و آشکار ساخت و هم مشروعیت مبارزه و اعتقاد به پیروزی را در بین مبارزین و مردم و پیروان راستین امام    ( شهدا و بسیجیان ) ایجاد کرد و همانند صدر اسلام ؛ کشتن و کشته شدن را در هر دو صورت, پیروزی نامید . حوادث دهه اول انقلاب نشان می دهد که ارتباط صادقانه ی بین امام و امت , به بالاترین  نحو برقرار بود به همین دلیل امام در وصیت نامه ی خود مردم ایران را بهتراز مردم صدراسلام معرفی کرد و درباره جنگ نیز جمله ی معروفی دارد :”ما مثل امام حسین وارد جنگ شدیم و مثل ایشان باید به ” شهادت “برسیم” .و ” با عشق به امام حسین است که جبهه ها را گرم نگه می دارند ” ؛ درمقابل مردم نیز با جان خود فریاد می زدند  :” ما اهل کوفه نیستیم .امام تنها بماند ” .امام در وصیت نامه خود تاکید دارند :”هیچگاه ازمراسم عزاداری امام حسین(ع)برای بزرگداشت ” حماسه تاریخی اسلام و فریاد ستم شکن بر سر ستمگران جهان ” غفلت ننمایید و در نوحه ها و اشعارمرثیه فجایع ستمگران هرعصرو مصربه طورکوبنده یاد آوری شود”. تاثیر فرهنگ عاشورا بر دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بسیاربارزو غیرقابل انکاراست به نحوی که حتی مورد تحقیق و پژوهش واعتراف محققان غربی نیزقرارگرفته است.

  میتوانیم این الگو را ” مخالف – مظلوم ” بنامیم . ” مخالف ” به معنای اینکه معتقدان به رهبری امام یعنی  مبارزین و مخالفین علیه رژیم شاه و بعدا” امریکا و حتی صدام , به طور واقعی و حقیقی همانند امام  با این سه ( شاه , صدام و امریکا )مخالف بودند و این مخالفت تنها به عنوان یک ژست سیاسی برای بهره برداری سیاسی نبود بلکه برای این مخالفت هزینه های زیادی پرداختند  و ” مظلوم ” به این معنا که این افراد و حتی خود امام به طور حقیقی مورد ظلم و ستم از ناحیه این سه ( شاه , صدام و امریکا )قرار داشتند , علاوه بر مبارزین علیه رژیم شاه و توده های مردم ,امام نیزبا دستگیری های متعدد و زندان ها و تهدید ها و نیزبا تبعید از وطن مواجه شد و حتی در سال 1356 شهادت فرزند خود را دید  و خم به ابرو نیاورد و با مغتنم دانستن فرصت ایجاد شده  آن را لطف خفیه الهی دانست و عموم مبارزین و عامه ی مردم را به انسجام و علنی ساختن مبارزه دعوت کرد و مذهب در قالب دسته جات عزاداری و مراسم سنتی محرم و صفر, این امکان را به همه ی مردم داد که با انسجام و حضور در خیابانها برای عزاداری امام حسین ( علیه السلام ) مخالفت خود را با رژیم شاه هم علنی و هم عمومی نمایند و در این راه افراد بسیاری کشته شدند که به نام مبارک ” شهید ” افتخار آفریدند ؛ همانند الگوی حقیقی مستتر در فرهنگ محرم و عاشورا ( حضرت امام حسین سید الشهداء ) که هم “مخالف” حقیقی حکومت یزید بود و هم مورد ظلم قرارگرفته و بزرگ “مظلوم “عالم لقب گرفت .رمز و راز پایداری 15 خرداد و الگو شدن آن  برای انقلاب اسلامی وبعدا” برای جمهوری اسلامی , منشاء حقیقی آن ؛ فرهنگ شهادت و محرم و عاشورا است . در 23 سال اخیر نیز دو قطبی حق و باطل بین نظام جمهوری اسلامی و استکبار جهانی همواره مورد تاکید آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بوده است که حتی ایشان جمله ی نغزی دارند : ” اگراستکبار جهانی عرصه را بر ما تنگ بگیرند,عاشورا را تکرارخواهیم کرد”.

 (این الگو نیاز به نقد و آسیب شناسی دارد که در مقاله ای دیگر تقدیم خواهد شد )

 سید منصور حیدری– اراک شهریور 1391

منابع : 1-  پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد .2- صحیفه ی نور امام خمینی (ره ) 3- سقوط , مجموعه مقالات اولین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی,دفتر مطالعات و پژوهشهای سیاسی  , تهران چاپ اول1384

 

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.