امروز امروز : دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Monday, May 13, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



من یک شهرستانی هستم – 4

کد مطلب: 4152 | تاریخ ارسال: 29 آگوست 2009 | چاپ صفحه

سالهاست سوالاتی از این قبیل ذهن دلسوزان نظام و انقلاب را در این استان بخود مشغول نموده است که امیدواریم روزی پاسخ اینگونه سوالات را دریابیم. یک نمونه را جهت تنویر افکار عمومی نقل می کنیم که امیدواریم با اطلاع رسانی به موقع و روشنگری ذهن مسئولان جلوی روند اینگونه تخریبها گرفته شود…
امیدواریم این بازی کثیف ادامه پیدا نکند که مجبور شویم نامهای افراد و جزئیات ماجرا را برای تنویر افکار عمومی نقل کنیم چون معتقدیم اگر این دملهای چرکی در درون نظام جراحی نشوند بعدا شاید به قطع یک عضو کارآمد از بدنه نظام بیانجامد که تاوان سنگینی است و باید از اکنون چاره شود… راستی اگر به پرسش های فوق پاسخ می دهید به این سوال اساسی هم پاسخ دهید که چرا این استان هنوز هم از بابت عدم وجود مدیران لایق و خداترس در ضعف شدید بسر می برد؟ و علتهای عقب ماندگی استان بنظر شما چیست؟

از دیدگاه مردم، چه کسانی خائن به جمهوری اسلامی ایران شمرده می شوند؟
مدیرانی که قربتا الی الله شبانه روز خود را برای خدمت به مردم یکی می کنند و دنبال ورود به منازعات قدرت و سیاست نیستند یا معدود مدیران و وکلایی که بجز باج گیری ، سهم خواهی و قدرت نمایی شخصی و سیاسی به هیچ چیز دیگر نمی اندیشند و اصولا دلیلی ندارد به منافع موکلان خود بیاندیشند و مهم هم نیست که این اندیشه وجود داشته باشد بلکه فقط در مقاطع خاص زمانی که رای مردم اهمیت پیدا می کند باید ژست مردم دوستی و خدمتگذاری مردم و تقوا و عدالتخواهی گرفت.
راستی تا بحال به این مقوله اندیشیده اید که چرا باید استان عزیزمان با داشتن منابع سرشار طبیعی و تعدد نخبگان بومی و نیز موقعیت مهم جغرافیایی در نزدیکی به مرکز جزو توسعه نیافته ترین استانهای کشور باشد؟ تا بحال فکر کرده اید که چرا باید با وجود فرزندان برومند این استان که موجبات آبادانی سایر استانها را فراهم آورده اند هنوز هم مردم استان از عدم وجود مدیران لایق بومی در رنج و عذاب باشند؟ هیچ فکر کرده اید که تا کی قرار است این استان شاهد زنجیره سعی و خطای تازه مدیران غیر بومی باشد که بعدا قرار است کوله بار تجربه شان را بر دوش بگیرند و خدمتگذاران سایر استانها شوند؟ هیچ فکر کرده اید از ابتدای انقلاب تا کنون این استان چند مدیر و مدیر کل به خود دیده و چند درصدشان بومی بوده اند و چند درصد از کل این آمار در این استان ماندگار شده اند؟ هیچ با خود اندیشیده اید که هزینه این تجربه اندوزی مدیران از منابع استان و جیب مردم استان مرکزی با چه مجوزی پرداخت می شود؟
سالهاست سوالاتی از این قبیل ذهن دلسوزان نظام و انقلاب را در این استان بخود مشغول نموده است که امیدواریم روزی پاسخ اینگونه سوالات را دریابیم. یک نمونه را جهت تنویر افکار عمومی نقل می کنیم که امیدواریم با اطلاع رسانی به موقع و روشنگری ذهن مسئولان جلوی روند اینگونه تخریبها گرفته شود…
فرض کنید یکی از وکلای ملت که فقط با قصد و نیت خدمت به خلق الله به مجلس راه یافته اند بواسطه سفارش یکی از منسوبانش در یک پست اجرایی خواهان تغییر و عزل یک مدیر در استان مرکزی می شود و فرض کنید هیچ دلیل منطقی و عقلانی هم برای این کار وجود نداشته باشد ولی با توجه به اینکه طرف حساب در یک پست نظارتی مهم ( مجلس ) قرار گرفته و اصولا در مقاطع حساس فشارهایی به دولتمردان استانی و کشوری وارد می سازد ( شما بخوانید گردنه سازی و سهم خواهی ) و کلی آسمان ریسمان می بافد که باید این مدیر خیره سر و خائن ( شما بخوانید که وارد منازعات قدرت نمی شود و باج نمی دهد و قدرت بلامنازع حضرات را نادیده می انگارد ) بزودی به سزای اعمال ننگینش برسد! و اتفاقا مسئولین هم خواسته و یا نا خواسته ( برای رهایی از فشارهای روز افزون آقای وکیل و شاید بدلیل اینکه با کم شدن مدیران موفق ضعفهای مدیران نا لایق کمتر به چشم می آید ) و بدون در نظر گرفتن حساسیت پست و تعهد و تخصص و خدمتگذار بودن آن مدیر و با نادیده گرفتن خصومت شخصی آقای وکیل با آن مدیر معلوم الحال تصمیماتی را اتخاذ می نمایند. فرض کنید آن مدیر اتفاقا هم انقلابی است و هم مکتبی و هم متخصص است و شرایط زندگی در پایتخت را رها کرده و برای خدمت به مردم محروم و مستضعف به شهرستان آمده و اتفاقا در شهرستان بجز اینکه کلی از مزایایش کم شده و شب و روزش را برای خدمت به خلق یکی کرده ، طرف حساب خصومت های شخصی برخی تازه مدیران منسوب به آن آقای وکیل فوق الذکر هم قرار گرفته و بعلت اینکه به هیچ قدرت و ثروتی هم وابسته نیست وضعیتش زیر این فشارها نا معلوم است. اگر شما جای این مدیر بودید چه عکس العمل از خود نشان می دادید؟ بنظر شما عاقبت اینگونه خائنین به رای و قدرت مردمی نظام جمهوری اسلامی ایران چیست؟ بالفرض امروز را هم بگذرانند، فردای قیامت می توانند جواب این بی عدالتی ها را بدهند؟ جواب آن مستضعفین بدون پارتی و دست بریده از قدرت و ثروت را که بواسطه تغییر بدون وجیه یک مدیر در یک منصب اجرایی در استان آواره و سرگردان می شوند و حقشان تضییع می شود را چه کسی خواهد داد؟ تاوان این نقاب زدن و ژست گرفتن برخی خائنین به مردم و رای مردم را چه کسی بر عهده خواهد گرفت؟ امیدواریم این بازی کثیف ادامه پیدا نکند که مجبور شویم نامهای افراد و جزئیات ماجرا را برای تنویر افکار عمومی نقل کنیم چون معتقدیم اگر این دملهای چرکی در درون نظام جراحی نشوند بعدا شاید به قطع یک عضو کارآمد از بدنه نظام بیانجامد که تاوان سنگینی است و باید از اکنون چاره شود…
راستی اگر به این پرسش پاسخ می دهید به این سوال اساسی هم پاسخ دهید که چرا این استان هنوز هم از بابت عدم وجود مدیران لایق و خداترس در ضعف شدید بسر می برد؟ و علتهای عقب ماندگی استان بنظر شما چیست؟

مطالب قبلی :

من یک شهرستانی هستم – ۱

من یک شهرستانی هستم – ۲

من یک شهرستانی هستم – ۳

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.