به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از عطر یاس ، هنگامی كه احمدی نژاد، كوهكن و ذبيحی در جلسه شورای هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي شاهد انتخاب علي هاشمي به سمت رياست بودند هيچگاه فكر نمي كردند كه اين روحاني جوان روزي سكاندار عرصه فرهنگ استان شود و پس از گذشت چند سال از رياست چهار ماهه خود بر اين شورا با اكراه صحبت كند. علي هاشمي، فردي است كه عليرغم جوانيش شاهد درگيري ها و كشمكش هاي سياسي و اجتماعي فراواني در زندگيش بوده است.
سياسيون استان هيچگاه اختلافات ( كه هاشمي از آنها به عنوان اختلاف سليقه ياد مي كند) بين هاشمي و برخي چهره هاي روحاني شهر را فراموش نمي كنند. اما از هنگام روي كارآمدن هاشمي عرصه هنر انتقادات جدي به او وارد كرد. در واقع همگي بر اين نظريه استوارند كه علي هاشمي نتوانسته سكاندار مناسبي براي فرهنگ و هنر شهر باشد. بيشترين انتقادات هنرمندان اين است كه در اين سه سال اراك و استان در هيچ يك از فعاليت هاي فرهنگي موفق نبوده است. برگزاري چند جشنواره ضعيف رضوي، حضور كم رنگ و گاهي عدم حضور استان در نمايشگاه مطبوعات و عدم رقابت با بقيه استان هاي كشور، عدم حضور چهره هاي موفق تئاتر و موسيقي كشور در استان و بسنده كردن به چند گروه بومي از جمله اين انتقادات است كه شايد بتوان گفت بسياري از آنها به حق است. به هر حال اين مسائل را با هاشمي در ميان گذاشتيم و باز هم او به دفاع از عملكردش پرداخت و اعلام كرد كه در اين سه سال مدير موفقي بوده است و فرهنگسرا و تئاتر و … مسائلي است كه از گذشته براي او به ارث مانده است.
آقاي هاشمي آيا شما عضو صنف و يا گروه خاصي هستيد؟
خير.
شما در سال 79 عضو شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي بوديد و از شما در اين شورا دو بار دعوت به عمل آورده شده است؟
در سال 79 بنده فعاليت هاي فرهنگي زيادي به واسطه ارتباطات دانشجويي خود داشته ايم. در ميان اين ارتباطات توجه نيروهاي انقلاب اسلامي به ما جلب شد. پس از دو سال به اداره ارشاد دعوت شدم. اما وقتي ديدم كه فعاليت هاي فرهنگي اين شورا به سمت مسائل سياسي و جناحي سوق داده مي شود اين فعاليت را كنار گذاشتم همانطور هم كه مي دانيد هيچگاه در گفته ها و نوشته هاي من صحبت هايي كه بوي سياست و جناح را بدهد، نشنيده ايد.
گفته مي شود كه جنابعالي به واسطه همين روابط به سمت مديريت نائل شده ايد. در واقع شما حق السهم اصولگرايان هستيد.
اصلا اين طور نيست. چرا كه بنده به دليل فعاليت 7 ماهه خود در وزارت و سپس ارتباطات و فعاليت هاي مربوطه در اين وزارتخانه توانستم مدير اين اداره شوم. بهتر آن است كه به جاي پرداختن به اين نوع مسائل كه جز حاشيه سازي چيزي را در برندارد به برون داد حوزه فرهنگ بپردازيد. بايد پرسيد كه در واقع اطلس فرهنگي حاصل كار همين حوزه بوده است. اطلسي كه با كشمكش هاي بسيار سرانجام در حال بررسي و جمع آوري اطلاعات است. اين كار، كار بزرگي است كه براي اراك و استان مركزي رخ داده است.
آقاي هاشمي گفته مي شود كه از ديرباز درگيري هاي متعددي بين شما و مسئول يكي از سازمان هاي استان رخ داده كه اين موضوع بر مسائل شخصي شما از جمله خروج شما از حوزه علميه نيز تاثير مستقيمي گذاشته است. نظرتان در اين باره چيست؟
بنده در حوزه تدريس مي كردم و مشغله كاري سبب شد كه از حوزه تدريس خارج شوم. اصلا اين موضوع ربطي به اختلاف نظر بنده و اين مسئول محترم ندارد. در ضمن نام اين موضوع را اختلاف سليقه مي گذارم و نه درگيري.
بسياري از منتقدان بر اين باورند كه شما مديري فكري هستيد تا اجرايي. آيا اين موضوع را قبول داريد؟
به لحاظ فني اين را يك نقد مي دانم. اينكه اين افراد نگاه مثبتي دارند و مرا مديري فكري مي دانند، بد نيست. ولي بنده هم شنيده ام كه مي گويند هاشمي در شان خودش نمي بيند كه به دنبال بودجه و جذب آن باشد ولي بنده اين را نمي‌پذيرم. شايد يك مدير اجرايي كامل نبوده ام اما هم مديريت فكري و هم اجرايي داشته ام.
مديريت خود را نسبت به مديريت هاي گذشته چگونه مي‌بينيد؟
فكر مي كنم از همه دوره هاي قبل و مديران قبلي موفق تر عمل كرده ام. در ادامه بايد بگويم كه اگر قرار باشد اصل مديريت نقد شود بايد ديد كه افراد يا منتقدان چقدر آسيب شناسي كرده اند و چند درصد ضعف هاي اجرايي به مدير برمي گردد. اما در يك زمان ممكن است اختلاف نظرها و عدم تفاهم هايي بين افراد پيش آيد كه در آن صورت نبايد همه چيز زير سوال رود.
آقاي هاشمي بسياري بر اين عقيده اند كه شما به صندلي مديريت علاقه زيادي داريد.
بارها تلاش كرده ام كه از مسئوليت فرار نكنم اما هيچگاه به مديريت علاقه مند نبوده ام. اين را بارها به منتقدان خود و كساني كه اين نوع مسائل را طرح مي كنند گفته ام كه اين نوع نظرات جز به بيراهه رفتن نيست.
آقاي هاشمي بسياري معتقدند كه عملكرد شما در جذب بودجه براي سازمان بسيار ضعيف بوده است آيا اين موضوع را قبول داريد؟
وقتي اين اداره را تحويل گرفتم نهايت اعتبارات جاري دريافتي و موجود در سازمان 900 ميليون تومان بود، اين موضوع مربوط به سال 84 مي شود. اما در سال 86 تاكنون اين بودجه چند برابر شده است. آيا اين نشانگر ضعيف بودن عملكرد بنده است؟!
شما مي دانيد كه ساليانه بودجه تخصيص داده شده تا حدي افزايش مي يابد. به نظر شما اين افزايش اعتبارات به دليل عملكرد شماست و يا بنابر اولويت هاي آن سال متفاوت است؟ ببينيد مثلا در دوره اصلاحات به جهت توسعه فضاي سياسي، اولويت هايي براي اين مطلب در نظر گرفته شد آيا فرهنگ نيز اين گونه است و افزايش نسبي مشخصي كه نرم هر سال است را شاهد بوديم يا شما تلاش كرديد؟
شما فكر مي كنيد اگر مديري بخش اعتبارات و بودجه را پيگيري نكند، بدون چانه زني و به هر شكلي به آن اداره بودجه مي دهند. اين بخش با تخصيص بودجه هايي كه هر ساله اختصاص مي دهند متفاوت است و نتيجه پيگيري هاي انجام شده مي باشد. گواه اين مسئله افزايش بيش از يك ميليارد و 600 ميليون توماني اعتبارات جاري در بخش پروژه هاي فرهنگي است.
حال كه صحبت از پروژه هاي فرهنگي و افزايش اعتبار اين بخش شد مي توانيد پاسخ دهيد كه نتيجه پيگيري پروژه هاي تالار مركزي و مركز فرهنگي علي بن ابيطالب چه شد؟
پروژه مركز علي بن ابيطالب از سال 79 تعطيل بوده اما خوشبختانه اين پروژه در حال حاضر با نماي سنتي رو به اتمام است و تالار مركزي نيز مراحل انجام ساخت و ساز خود را سپري مي كند اما در خصوص يكي ديگر از پروژه هايي كه از 10 سال پيش تاكنون به طول انجاميده و يكي از افتخارات ماست، پروژه مرحوم پرفسور حسابي در تفرش است كه آماده بهره برداري است، همچنين 4 پروژه د يگر در شهرهاي محلات، دليجان، زرنديه و آشتيان نيز از 15 تا 40 درصد پيشرفت فيزيكي داشته اند.
اگر يك برگشت داشته باشيم به بحث مديريت جنابعالي، يكي از مواردي كه بسيار درباره آن از شما و نحوه مديريتتان سخن به ميان مي آيد، انتصابات زودهنگام در سطح معاونت اين سازمان است، نظرتان چيست؟
مدير بايد مديريت كند و از تمام ظرفيت هاي ديگران استفاده نمايد. پروسه انتصاب يك پروسه است و اين مربوط به شرايط فرد و ظرفيت ها و توانايي هاي اوست. مطمئنا اگر قرار باشد سليقه اي برخورد شود قطعا عده اي ناخرسند و عده اي خرسند خواهند شد. اما در بحث مديريت، سليقه معنا ندارد. مدير با اجراي يك سري برنامه هاي خود سعي در بهبود وضعيت دارد.
آيا يك مدير اجازه دارد كسي را به عنوان تيم كاريش به سازمان مربوطه معرفي كند؟
فضاي مديريتي اجازه نمي دهد كه يك مدير فردي را معرفي كند ضمن اينكه مدت هاست طبق قانون در وزارتخانه ها استخدام ممنوع است چرا كه هدف كوچك نمودن دولت است. اما در مورد مديريت خود، بنده بايد بگويم كه تمام افراد به كار گرفته شده افراد حاضر و فعال در همين سازمان بوده اند و كسي وارد و يا خارج نشده است.
جابجايي نيرو كه امكان پذير است؟
بله اين ممكن است. اما در همين رابطه نيز يكي دو بار سعي شد تا نيرويي با نيروي سازمان ديگري جابجا شود كه عملا توافقي صورت نگرفت.
شما مي گوييد مدير بايد مديريت كند، چطور ظرف سه سال سه معاون فرهنگي جابجا شده اند؟
هر معاونتي معيار مي خواهد و فرد معاون نيز مي بايست شايستگي ها و لياقت هاي لازم را داشته باشد كه اين موضوع ارتباطي به تحصيلات ندارد. البته تشخيص آن نيز به مديريت مدير برمي‌گردد.
به مديراني هم كه عزل و نصب مي كنيد انتقادات بسياري وارد است. مثلا معاونت فرهنگي شما هنوز تحصيلات خود را به اتمام نرسانده است.
ايشان در حال حاضر دانشجوي كارشناسي روابط عمومي هستند.
در اين دوره كه نيروهاي شايسته تري هم در اين سازمان هستند كه از نظر تحصيلات نيز بالاتر مي باشند شما چگونه به يك دانشجوي كارشناسي اكتفا كرده ايد؟
براي من كارآيي افراد مهم است. ممكن است مديران بهتري نيز در اين سازمان حضور داشته باشند شايد ما هنوز آنها را نشناخته ايم، اما باز هم مي گويم تشخيص اين مطلب با مدير است.
سطح تحصيلات حوزوي شما چيست؟
سطح 2 حوزه هستم.
اين درست است كه شما بخش اعظم بودجه هاي ارشاد را صرف برگزاري مسابقات و يا فعاليت هاي خاصي مي كنيد كه البته اين مسئله با بقيه فعاليت ها تناسبي ندارد و در واقع توازني بين اين اختصاص بودجه ها نيست؟
اين را بارها از زبان ديگران هم شنيده بودم. اما عملا اين طور نيست چرا كه مركز فعاليت هاي قرآني، مركزي است كه به صورت متمركز، امور قرآني و فعاليت هاي قرآني آن ساماندهي و برنامه ريزي مي شود و تنها اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي بر اين فعاليت ها نظارت مي كند. جالب است كه اين نكته را هم اضافه كنم كه اعتبارات حوزه هنرهاي تجسي و تئاتر اضافه شده است. شايان ذكر است كه در سال گذشته 15 ميليون تومان اعتبار حوزه هنري تجسمي بود كه امسال اين رقم به 26 ميليون تومان رسيده است. همين طور احياء جشنواره تئاتر نيز يكي از مسائلي است كه خلاف گفته هاي فوق را اثبات مي كند.
اما با اين حال بسياري معتقدند كه 70 درصد اعتبارات اين اداره به حوزه هاي مذهبي و قرآني اختصاص مي يابد و حداقل بودجه براي ارتقاء سطح فرهنگ و هنر اختصاص يافته است. عليرغم وجود دانشكده آزاد و دانشگاه هنرهاي زيبا در مركز استان ما شاهد برگزاري حتي يك تئاتر خياباني يا حضور چهره هاي شاخص اين هنر و همچنين موسيقي در اراك نيستيم. علت اين امر چيست؟
براي روشن شدن اين موضوع بايد بگويم كه امسال 30 ميليون تومان به حوزه تئاتر اختصاص داده شده و در سال گذشته 475 اجراي تئاتر را در سطح استان داشته ايم و اين به معناي اهميت به اين حوزه است و نه ناديده انگاشته شدن آن. ضمن اينكه بايد يادآور شوم كه نمي توان اعتبار حوزه اي را به حوزه ديگر انتقال و اختصاص داد.
آقاي هاشمي يكي از مسائلي كه در حوزه شما بسيار مورد سوال قرار مي گيرد مشكلات خاص سينماهاي اراك است كه بدون امكانات و تجهيزات لازم با فرسودگي هاي ساختماني به مردم خدمات مي دهند. اين در حالي است كه قبل از اين، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي اعتباري را براي ارتقاي كيفيت سينماهاي اراك دريافت كرده است. آيا قرار نيست براي حوزه سينماي اراك كاري انجام شود؟
بهتر است كه بدانيد اين اداره در حال رايزني و مذاكره با بخش خصوصي براي راه اندازي پرديس سينمايي است. اگر اين اتفاق رخ دهد تمام اراكي ها مي توانند داراي سينماهايي با كيفيت بالا باشند. به طوري كه بخش خصوصي سرمايه گذاري مي كند و ما نظارت مي كنيم. بايد به سمت پرديس هاي سينمايي برويم به طوري كه اين اداره پشتيبان و حامي اين حوزه باشد. البته بايد گفت كه اين موضوع جزء مصوبات سفر دوم رياست جمهوري نيز بوده است.
اما به هر حال سينما در زمره مراكز فرهنگي بوده و هيچگاه دولتي نبوده است و يكي از مشكلاتي كه سينماها در حال حاضر با آن مواجه اند، ركود كيفيت سينماها و وجود يك رقيب جديد به نام تلويزيون است و همين امر سبب شده تا به خودي خود سينماها كه با بخش خصوصي فعاليت مي كنند رو به ركود روند.
فرو ريختن ديوار سينما استقلال نيز از همان حوادثي بوده كه انتظار حمايت اين اداره از آن مي رفت شما چه اقدامي براي حمايت از اين نوع سينماها انجام داده‌ايد؟
با پيگيري هاي انجام شده 7 ميليون تومان براي بازسازي اين سينماها در نظر گرفته شد اما مي دانيد اين نوع هزينه كردن فقط وصله كردن كارهاست بايد كار اساسي تري انجاده داد و همان طور گفته بودم پرديس سينمايي تنها راه حل موجود است. اما شما در حال ساخت و ساز سينماهايي هستيد با ظرفيت هاي محدود و صندلي هاي معدود. با توجه به اينكه استقبال مردم از سينماها بسيار است. اخيرا در دنيا ديگر مسئولان به دنبال ايجاد صندلي هاي زياد در سينماها نيستند. چرا كه اين ظرفيت و استقبال برخلاف نظر شما وجود ندارد.
موضوع ديگر در بحث مطبوعات است. آيا شما اخيرا از مطبوعه اي شكايت كرده ايد.
خير ما از هيچ مطبوعه اي شكايت نكرده و نمي كنيم. هدف ما تعامل با مطبوعات است.
پس موضوع شكايت حراست اين اداره كل از مديرمسئول يك نشريه چه بوده است؟
موضوعي كه شما منظورتان است كاملا شخصي بوده و بين يكي از پرسنل ارشاد و مدير مسئول مربوطه صورت گرفته و فقط به دليل اينكه در اين اداره درگيري صورت گرفته پيگيري هاي حقوقي خاص خود را دارد.
جناب آقاي هاشمي سرانجام خانه مطبوعات اراك به كجا رسيد؟
اين مسئله چندين و چند بار با مديران مسئول مطرح شده و مورد مشورت قرار گرفته است و بارها بنده به برخي از مديران مسئول گفته ام كه خانه مطبوعات سندش به نام دولت است و به دليل اينكه مسكوني است اگر فروخته شود هزينه آن به خزانه دولت واريز مي شود. اما مي شود با رايزني هاي ديگر خانه مطبوعات جديدي خريد كه تاكنون به دليل مسائل متعدد اين اتفاق رخ نداده است. وقتي خانه مطبوعات راه اندازي شود، خوشه مطبوعات را نيز مي توانيم ساماندهي كنيم ولي تا زماني كه همكاري لازم و توافق همگاني نباشد نمي توان كار خاصي از پيش برد.
نظر شما درباره دو منظوره كردن فرهنگسراي آينه براي امور فرهنگي، هنري و دانشكده علمي كاربردي چيست؟ بسياري از هنردوستان و هنرمندان به اين اقدام اداره كل انتقادات زيادي دارند.
لازم است كه يادآور شوم تاسيس دانشكده علمي ـ كاربردي به زمان مديريت بنده برنمي گردد. ضمن اينكه به اين موضوع اعتقاد دارم كه تاسيس يك مركز علمي فرهنگي كار مثبتي بوده است، اما همواره به دنبال اين بوديم كه اين مركز را به مكان ديگري انتقال دهيم كه عملا به دليل عدم شناسايي اماكن ديگر اين مركز در جاي خود باقي ماند. به اعتقاد بنده اگر قرار است گروه هاي هنري به لحاظ كيفي ارتقا يابند بهتر است كه نوع ارتباط گيري خود را با جامعه تغيير دهند و گروه هاي هنري موجود د ر اراك نيازمند اين تغييرات هستند. البته اين موضوع هم بايد گفته شود كه متاسفانه تاكنون از تمام ظرفيت هاي ساختمان فرهنگسراي آينه استفاده نشده است و اين تنها در حد يك شعار براي گروه هاي هنري مختلف باقي مانده است. بنابراين به نظر مي رسد بهترين نوع استفاده از ساير ظرفيت هاي ساختمان فرهنگسرا همين مركز آموزشي كه بخشي از فرهنگسرا شامل مي شود و نه تمام فرهنگسرا.
دليل تعطيلي تمام بخش هاي فرهنگي، هنري و ركود فضاي هنري در فرهنگسراي آينه چيست؟
در زمان معاونت، من باني تعطيلي همه مراكز فرهنگي ـ هنري فرهنگسرا بودم چرا كه به اعتقاد من بايد اين مراكز تعطيل مي شد تا مراكز غيردولتي فعال شوند اگر اينگونه عمل نكنيم چگونه به تقويت اين مراكز بپردازيم و مسئولان مراكز چگونه ارتزاق كنند؟