امروز امروز : دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Monday, May 13, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



من یک شهرستانی هستم – 3

کد مطلب: 3055 | تاریخ ارسال: 31 جولای 2009 | چاپ صفحه

مدام گفته ایم و گفته اند و خواهند گفت که بی سر و سامانی ترافیک این شهر را چاره کنید. اما کو گوش شنوا؟ کلی وزیر و وکیل و سیاست مرد و شهردار و خدمتگذار نما!! با وعده ساماندهی ترافیک اراک به جاهایی رسیده اند ولی مردم این شهر مصیبت زده هنوز درگیر اینجور معضلها هستند. دقیقا طرحهایی که در تاکسی و بقالی و اتوبوس واحد بر سر زبانهاست چندی بعد توسط مدیران اراکی اجرا می شود که این نشان دهنده پیشی گرفتن مردم از مسئولین یا عقب ماندن مسئولین از مردم و شاید هم ارتباط مستمر مردم با مسئولین شهری اراک است که جدا جای بررسی دارد. چطور است برای استخدام و یا بکار گیری یک نیرو در پست سازمانی دبیرخانه و یا ابدارچی شرایط تحصیلی مطرح می شود ولی برای پستهای مهم مدیریت شهری مانند مدیر عامل فلان سازمان یا معاون شهردار تحصیلات مرتبط اصلا ملاک نیست و حتی برخی مواقع مدیرانی را می بینیم که هیچگونه سواد اکادمیکی ندارند…

حکایت بی سرانجام ترافیک شهری اراک
مدام گفته ایم و گفته اند و خواهند گفت که بی سر و سامانی ترافیک این شهر را چاره کنید. اما کو گوش شنوا؟ کلی وزیر و وکیل و سیاست مرد و شهردار و خدمتگذار نما!! با وعده ساماندهی ترافیک اراک به جاهایی رسیده اند ولی مردم این شهر مصیبت زده هنوز درگیر اینجور معضلها هستند…
طی چند روز گذشته و در آستانه شلوغ بازار این روزهای داغ مانند سایر برهه های زمانی پر ترافیک مانند اول مهر و شب عید و بقیه سال! شهرواندان اراکی طعم نه چندان شیرین نتایج و عواقب ندانم کاری و بی برنامه بودن مسئولین گذشته و حال شهری را می چشند. ترافیک واژه ای نه چندان بیگانه با شهروندان اراکی اکنون به معضلی برای این شهر تبدیل شده که اگر در سالیان گذشته و هنگام چهره نمایی های اولیه اش با بهره گیری از دانش و تجربه مشاوران و کارشناسان خبره که متاسفانه و متاسفانه در کنار مدیران شهری نبوده و نیستند مدیریت می شد اکنون به یکی از غیر قابل انکار ترین معضلات این شهر بی سامان تبدیل نشده بود ، می رود که بشدت بر معادلات و روابط شهری تاثیرات منفی خود را بگذارد و بیش از پیش در کنار سایر ضعفهای فاحش مدیریت شهری گریبان شهروندان اراکی را بفشارد.
ساخت پلهای پر هزینه و البته کم فایده که از لحاظ ضعف مباحث فنی و زیبایی شناسی شهری و نیز طولانی بودن بیش از حد بازه زمانی انجام و بهره برداری از پروژه ها  ، و  عدم وجود توجیهات کارشناسی طراحی آنها مانند سایر پروژه های شهری اراک در خاور میانه و شاید در دنیا بی بدیل و بی رقیب باشند نیز بدلایل مذکور نتوانسته و نخواهد توانست که گره ای حتی کوچک از مشکلات این شهر باز نماید و خود به یکی از مشکلات بزرگ این شهر بدل گشته است ولی متاسفانه مسئولین و مدیران شهری بر طرح های بی نتیجه خود اصرار می ورزند و حتی حاضر نیستند خودشان را جای مردمی بگذارند که روزها و ساعتهای عمرشان را با این مشکلات دست و پنجه گرم می کنند.
اینگونه بنظر می رسد که سیاستگذاری مسئولین محترم در این حوزه بر مبنای پوشاندن خطاهای پیشینیان خود با انجام خطاهای فاحش تر و غیر کارشناسی تر در حوزه مدیریت شهری و بخصوص حوزه ترافیک همراه بوده است که با توجیه اینکه چون خشت اول کج نهاده شده است و ما مجبور به انجام چنین اقداماتی هستیم و اینگونه می شود که بیشتر از گذشته تصمیمات نسنجیده و عاری از پشتوانه کارشناسی صاحبان اندیشه و تجربه را در حوزه مدیریت ترافیک اراک شاهدیم. نمونه بارز این اسراف از جیب بیت المال بی زبان را اکنون در مرکز شهر و ابتدای خیابانهای ملک و مخابرات و ابتدای بازار و نیز پل عجیب الخلقه خیبر و حتی پل شهر صنعتی می بینیم که جدیدا نمونه های بدیع تری هم به آنها اضافه می شوند که نمی دانیم بالاخره چه کسی از مدیران شهری حال و گذشته و آینده حساب و کتاب خواهد خواست…
از پلها که بگذریم به معضلی بنام میدان بر می خوریم که شهرواندان محترم روزانه بارها و بارها با عواقب ایجاد چنین میدانهای غیر کارشناسی دست به گریبان بوده و هستند. اصولا سالهاست احداث میدان به مفهوم قدیمی آن چاره ای برای حل معضل ترافیک در اذهان متولیان ترافیک اراک ، هزینه های بی مورد و گزافی را به شهر اراک تحمیل کرده است. نمونه های زیادی در شهر  وجود دارد که نه زیبایی دارد و نه کارایی بهینه. فقط اتومبیلها دور آن طواف می کنند و شرنشینان خودروها ساعاتی در ترافیک اطراف آن اسیر میشوند در صورتی که بعلت عدم کارشناسی دقیق و علمی خود این میادین به گره های ترافیکی لاینحلی بدل گشته اند که  روز بروز و با افزایش حجم تردد ها در شهر بیش از پیش خود نمایی می کنند. نمونه بارز این میادین میدان احداث شده جنب دروازه تهران ( جنب میدان سرداران ) ، میدان انتهای خیابان هپکو ( جهاد ) ، شورا و موارد دیگر … می باشند که نه زیبایی دارند و نه کاربرد فقط تنها تفاوتهای اراک با یک روستای بزرگ محسوب می شوند!
بلوارهای بدون تقاطع و دور برگردان نیز یکی از ایده های جدید حضرات بود که بعد از مدتی بواسطه ایجاد مشکلات بیشتر و احیانا تغییر سلیقه صرف مدیریت که بواسطه تغییرات مکرر مدیران شهری و نیز نداشتن علم و تجربه و برنامه توسعه شهری و صد البته با هزینه کوچکی از بیت المال مسلمین حادث می شود ، برگی دیگر از کارنامه زرین سعی و خطای مدیران شهری اراک رقم خورده است و اینگونه که پیداست باز هم رقم خواهد خورد. نمونه های آنرا به کرات دیده اید و نیازی به مثال عینی نیست. اکنون برادران عزیز و مسئولان ارزشی که قطعا برای خدمت از هیچ کوششی برای این شهر دریغ ندارند برای حل معضل ترافیک شهری قرص و آمپول دور برگردان و تقاطع هم سطح تجویز نموده اند و در صددند با شعار هر شهروند یک دور برگردان نهضت خدمت رسانی و حل معضلات شهری اراک را به بهترین نحو تکمیل نمایند.
در یک بررسی ساده حقیر به این نتیجه رسیدم دقیقا طرحهایی که در تاکسی و بقالی و اتوبوس واحد بر سر زبانهاست چندی بعد توسط مدیران اراکی اجرا می شود که این نشان دهنده پیشی گرفتن مردم از مسئولین یا عقب ماندن مسئولین از مردم و شاید هم ارتباط مستمر مردم با مسئولین شهری اراک است که جدا جای بررسی دارد.
بارها و بارها با این صحنه برخورد کرده ایم که پیرمردی سعی دارد بشدت و با سختی تمام از لابلای نرده های نصب شده در وسط یا کنار خیابان عبور کند و گهگاه نیز می بینیم که شخصی برای عبور از وسط خیابان با سربازان راهبان در حال چانه زنی و گهگاه داد و فریاد است. جالب است بدانید بعد از گذشت مدت زمان طولانی از نصب این موانع در خیابانهای مرکزی شهر هنوز هم تعداد زیادی از عابران بر عبور از اینگونه موانع اصرار دارند. بنظر می رسد این بدان علت است که جدا از عدم گرایش به فرهنگ سازی در تصمیم گیری های مدیران شهری که باعث شده است مردم اینگونه رفتارها و تخلفات را حق خود بدانند ، در اینگونه تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها به هیچ عنوان سهولت تردد عابران پیاده در نظر گرفته نشده است بطور مثال در مواردی عابران باید مسیر طولانی را برای رسیدن به طرف دیگر خیابان طی کنند. اصولا مدیران ترافیک شهری اراک برای اتومبیلها برنامه ریزی می کنند که متاسفانه هم در مورد این شهر 90% نا موفق بوده اند. هیچ مدیری هنگام برنامه ریزی احتمال نمیدهد که زمان همانقدر که برای سرنشینان اتومبیلها ارزشمند و گرانبهاست برای عابران پیاده هم از اهمیت زیادی برخوردار است.
این مطلب در تعیین نقاط پرتردد و پر ترافیک و طراحی جایگاههای مسافرین و ایستگاههای تاکسی و اتوبوس هم صدق میکند وجالب تر اینکه اینگونه بنظر می رسد مدیران و تصمیم گیران ترافیک شهری اراک بشدت و با پشتکار فراوان برآنند عبور و مرور به هر قیمتی از پل خیبر انجام شود. مثلا در طراحی جایگاه ایستگاههای هپکو و شهرک مصطفی خمینی و نیز دانشگاه و انبار جهاد بشدت سعی شده است سرنشینان خودرو پس از عبور از تنگه زیر پل و موفقیت در پیچیدن به خیابان امام توفیق طواف دور میدان شهدا و عبور از پل استراتژیک خیبر را داشته باشند. جمعی از شهروندان بر این باورند که در آینده ای نزدیک قرار است 95% ترددهای شهری به سمت این پل هدایت شود تا خدای نکرده طراحان آن بواسطه عدم استقبال مردم به عبور از این پل دچار افسردگی نشوند و نیز برای ساخت پلهای بعدی دلگرم تر شوند. البته در اینجا این پیشنهاد را مطرح می کنیم که بالای این پل به جهت تیمم و تبرک قرآن نصب شود تا حداقل یک کارایی مثبت برای آن بتوان درنظر گرفت و شهروندان حداقل به جهت تبرک هم که شده با رقبت از این پل عبور کنند.
سوالی که در اینجا مطرح میشود اینست که آیا تا بحال کسی از مسئولین محترم ، مشاور تحصیل کرده در این زمینه و نیز با تجربه در زمینه ترافیک شهری اراک داشته است و آیا تابحال در برنامه ریزی های کلان ترافیکی این شهر نقاط و معابر پر ترافیک به نقشه هوایی پیاده سازی شده است و گردش روان برای عابران و اتومبیلها درنظر گرفته شده؟ این نیاز سنجی مسافرتهای درون شهری و کارشناسی نتایج حاصله و عملیاتی کردن تصمیمات و برنامه سازی و برنامه ریزی در این زمینه چه زمانی قرار است انجام شود؟ برخی از شهروندان بر این باورند که عدم وجود نیروهای تحصیلکرده در رشته های مرتبط و حتی نیروهای خوش فکر در مناصبی که مستقیما با مقوله های مدیریت شهری در ارتباطند با عث پس رفت این سالها شده و جالب تر از آن حضرات خود را عالم بر علوم حس می کنند و حتی مشاوره گرفتن از متخصصین با تجربه در این زمینه را نیز ننگی برای خود و سیستم تحت امر محسوب می کنند که عملا باعث این وضعیت نا بسامان شده و خواهد شد.
چطور است برای استخدام و یا بکار گیری یک نیرو در پست سازمانی دبیرخانه و یا ابدارچی شرایط تحصیلی مطرح می شود ولی برای پستهای مهم مدیریت شهری مانند مدیر عامل فلان سازمان یا معاون شهردار تحصیلات مرتبط اصلا ملاک نیست و حتی برخی مواقع مدیرانی را می بینیم که هیچگونه سواد اکادمیکی ندارند و یا برای رفع مسئولیت در فلان رشته غیر مرتبط با پست فعلی تازه دارند فوق دیپلم یا لیسانسی می گیرند که نه مدرک معتبری دستشان خواهد بود و نه سودی برای مردم خواهند داشت. البته از اینکه چند ساعت در روز را می پیچانند تا به امر مقدس تحصیل علم بپردازند و در این ساعتها چه بر سر ارباب رجوع می آید و چگونه این عدم حضور در محل کار توجیه و لاپوشانی می شود یک طرف ، اینکه آقایان را با آن ژست خدمتگذاری طلبکارانه نمیتوان با یک من عسل خورد و حتی تحمل کرد طرف دیگر…
مطلب مهمتر اینکه مطمئنا سالیانی بس دراز ذهن شهروندان اراکی به دیدن این بی نظمی در معابر عادت کرده و به نوعی حس زیبایی شناسی ایشان نیز تحت تاثیر قرار گرفته و اگر قرار باشد نرده های مرکز شهر حذف شوند و بقول یکی از دوستان قطعا اعتراضات زیادی خواهد شد چون عده زیادی از همشهریان عزیز راهشان را بواسطه این موانع خیابانی ردیابی می کنند. کودکان این نسل عادت خواهند کرد سرباز راهبان با آن برخورد صد در صد فرهنگی!! برایشان یادآور احترام قانون باشد و نتیجه این می شود هرجا ضابط نبود قانون را نادیده بگیرند. بعبارتی در تصمیم سازی مدیران شهری این شهر بی سامان گرایشی به فرهنگ سازی وجود نداشته و ندارد که این اکنون بعنوان یک معضل خودنمایی می کند. شاید شما هم به این نکته دقت کرده اید عابرانی که زمانی هر چند کوچک در معابر این شهر تردد می کنند دیگر به علائم راهنمایی و اصول قانونی و عقلایی تردد در معابر و خیابانها در اقصا نقاط دنیا توجهی نمیکنند و گهگاه این بعنوان لطیفه نیز بین همشهریان عزیز مطرح می شود که فلان اراکی در فلان شهر از وسط خیابان رد می شود و بقیه با صدای بلند او را اراکی صدا می کنند.
سالهاست صحبت از انجام طرحهای رنگارنگ و دهن پرکن که صرفا جنبه تبلیغاتی برای انتخابات و شاید کل کل های مدیران و متولیان شهری و چشم و هم چشمی های رایج داشته و دارد بر سر زبانهاست و از این طرح فقط نامی مانده است که آنهم مانند بقیه طرحهای بی سرانجام توسعه شهری اراک چندی بعد به فراموشی سپرده خواهد شد. نمی دانم کی اما جدا لازم است برای سلامت این شهر بیمار و این کلاف سردرگم در اسرع وقت چاره ای اندیشیده شود. امیدوارم آن آینده به این زودیها محقق شود و بیش از این شهروندان اراکی تحقیر نشوند. گرچه شهروندان هم به بیماری بی تفاوتی دچار شده اند و این بیماری رفتاری آینده فرهنگی و اجتماعی این شهر را در بلند مدت به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد و صد البته مدیریت و مهندسی فرهنگی در این شرایط و با این برنامه ریزی های ناقص بسان دارویی نابجا سلامت این شهر را بیش از پیش به خطر خواهد انداخت. البته معلوم نیست چه کسی پاسخگوی اینگونه هزینه های فرهنگی است؟!
از مخاطبان عزیز خواهشمندیم قبل از هرگونه پیشداوری در مورد صحت مطادیق یاد شده و تذکرات بی طرفانه حقیر اندکی تامل نمایند.
به امید پیدا شدن گوش شنوا و چاره اندیشی غیور و مجرب که باری از مشکلات این شهر بردارد.
نوشته : محمد هادی بیات

مطالب قبلی :

من یک شهرستانی هستم – ۱

من یک شهرستانی هستم – ۲

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.