امروز امروز : جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday, May 03, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی


برادران اصولگرا! به کجا چنین شتابان…؟!

برادران اصولگرا! به کجا چنین شتابان…؟!

کد مطلب: 30164 | تاریخ ارسال: 9 اکتبر 2011 | چاپ صفحه

روی سخنمان با آن بخش از دوستان و برادران اصولگرایی است که خواسته یا ناخواسته به تنور داغ بازیهای کثیف سیاسی می دمند و بدون شک این آلودگی وقتی فراگیر شد دامن همه را خواهد گرفت و این خود هشداری است در جهت فراموش شدن اصول اخلاقی در فعالیت های سیاسی…

براستی حق داریم به اسم اصولگرایی هر کاری دلمان می خواهد بکنیم؟ کدام بخش پایبندی به اصول به ما اجازه وارد کردن تهمت و ادعاهای غیر واقع ، سیاسی کاری ، نادیده گرفتن حق مردم و منفعت طلبی و لابی گری را می دهد. روی سخنمان با آن بخش از دوستان و برادران اصولگرایی است که خواسته یا ناخواسته به تنور داغ بازیهای کثیف سیاسی می دمند و بدون شک این آلودگی وقتی فراگیر شد دامن همه را خواهد گرفت و این خود هشداری است در جهت فراموش شدن اصول اخلاقی در فعالیت های سیاسی…

حضور یا عدم حضور فلان فرد فعال یا شاخص در فلان تجمع ، نشست و یا لابی سیاسی ، طبق کدام قاعده اخلاقی و یا دینی و مذهبی اجازه هتک شخصیت افراد را به ما می دهد؟ براستی اینکه دعوا بر سر یک هویت که حتی در ماهیت اصلی و کلی آن شبهات فراوانی وارد است چرا باید به ایجاد تنش های سیاسی جدی و انحراف فرایند سازنده بخشی از نظام بینجامد که بعضا در سایر عرصه ها هم نمود پیدا می کند؟

همانگونه که هر افراطی محکوم به فناست ، تفریط هم می تواند به همان اندازه مهلک باشد. یک وقت اصلا خبری از فعالیت های سیاسی در استان نیست و یک وقت دیگر ( شما بخوانید دم انتخابات ) ترافیک جلسات ، ارائه تحلیل و اظهار نظرات مختلف را شاهدیم که به همان اندازه سکوت تعجب آور سایر اوقات ( شما بخوانید بجز فصول انتخاباتی ) نگران کننده و بنوعی هشدار از یک ناهنجاری سیاسی محسوب می شود.

همانطور که یکی از مسئولین تذکر دادند و بناحق هجمه ای علیه ایشان شکل گرفت ، چرا باید شاهد باشیم احزاب و گروه های سیاسی و تجمعاتی از این دست کارکرد انتخاباتی داشته باشند و بجای دغدغه خدمت به مردم دغدغه بازیهای سخیف سیاسی و زد و خورد های رایج را داشته باشند؟ چرا اینها نمودی از فعالیت های سازنده و خدمتگزارانه خود را در سایر فصول غیر انتخاباتی برای روشن شدن اذهان و افکار عمومی ارائه نمی دهند؟ براستی چند درصد از برایند فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی استان به نفع مردم مظلوم استان بوده و هست؟

در حالیکه همگی به این اصل قائلیم که سفره انداخته میتواند صد ها عیب داشته باشد ، چرا باید به خودمان اجازه دهیم همه کارها و دستاوردهای یک سازمان ، اداره و یا حتی یک مدیر را زیر سوال ببریم؟ اگر فلان بخش نگاه یا نگرش مدیریتی فلان فرد و یا بهمان دستگاه ایراد دارد که بدون شک هم ایراداتی بر مدیران سیاسی استان وارد است چرا باید به خودمان حق بدهیم که همه شخصیت و سابقه وی را زیر سوال ببریم و یک شبهه کلی علیه وی مطرح کنیم؟ کجای اخلاق سیاسی اسلام و انقلاب اجازه ترور شخصیت افراد را به ما می دهد؟

مردم چطور باید به سیاسیونی اعتماد کنند که بر اساس مبانی اشتباه اجتهاد می کنند؟ چطور باید به فعالین و شخصیت های برحسته ای اعتماد کنند که برای پیروزی در یک رقابت نه چندان مهم ( شما بخوانید شکل گیری یک جبهه سیاسی جدید ) ، دست به اقداماتی می زنند که پذیرش آن برای آحاد جامعه سخت و غیر قابل باور است؟ چطور باید مردم عنان و اختیار جان و مال و ناموسشان را به کسانی بسپرند که از هیچ کاری برای بدست اوردن قدرت دریغ نمی کنند؟ آیا این عزیزان اینهمه مصاحبه و لابی گری را حاضرند برای مردم استان خرج کنند؟ اگر تا کنون اینقدر خدمت نموده اند رزومه خود را به مردم ارائه دهند…

این آن نکته اخلاقی فراموش شده است که می تواند رمز موفقیت یا حتی عاملی برای شکست یک جریان سیاسی تلقی شود.بنظر می رسد این روزها و این دوره انتخابات ، رسالت اصولگرایان سنگین تر از گذشته باشد چرا که برهه زمانی بسیار حساس تر از گذشته است. گرچه مردم بین منافع گروهی و یا قدرت طلبی و ثروت اندوزی معدود افراد یا گروه های شاخص سیاسی و سلامت کلی خدمتگزاران نظام ، تفکیک قائلند ولی باید جریان سیاسی غالب در کشور هم به این سمت پیش برود که یک نوع منع اخلاقی و اجتماعی برای اینگونه تخلفات در نظر گرفته شود و به شکلی متخلفین به حاشیه رانده شوند.

حق و باطل مفهومی است که در رفتارهای سیاسیون نمودهای عینی داشته و دارد. بقولی نمیتوان قبول کرد که یک سیاستمدار 25 درصد طرفدار حق است و 75 درصد طرفدار باطل. چرا که غلبه تفکر غالب در رفتارهای اشخاص نمودهای واضح و علنی دارد و به همان اندازه که مسئولیت افراد سنگین تر و جایگاهشان حساس تر می شود اثرات اجتماعی حق گرایی یا باطل اندیشی ایشان می تواند بر جامعه اثرات غیر قابل انکاری بگذارد و صد البته نخبگان جامعه باید نسبت به این تاثیر گذاری پاسخگو هم باشند.

یک سیاستمدار نمی تواند حرف های عدالتخواهانه قشنگ بزند و در عمل دامن عدالت را لکه دار نماید و در عین حال بخاطر ظاهر الصلاح بودن ، توقع داشته باشد که وی را در زمره عدالتخواهان بدانند. چرا که حق و باطل از هم متمایز هستند و تجمیع آنها به فرموده مولای متقیان غیر قابل تصور است و یک نخبه خواهی نخواهی باید در لحظه ای تعیین کننده برای خود و جامعه اش تصمیم نهایی را بگیرد و بالاخره یک طرف را برای همیشه انتخاب کند. شاید همین دلیل اصلی تایید تعبیر سید شهیدان اهل قلم است که می فرماید کربلا به وسعت تاریخ است…

هوای نفس در قالب های ثروت اندوزی و منفعت طلبی ، انحرافات اخلاقی ، پایمال کردن حقوق اجتماع و افراد ، ریا کاری و … همیشه در کمین من و مایی است که بیشتر از همه ادعای دین و دینمداری داریم و در نوع خطر اتفاقا مشاغل و جایگاه های حساس بیشتر از بقیه در معرض وسوسه های شیطانی هستند و صد البته خداوند هم در صورت وجود یقین و التزام عملی ، افراد را یاری می کند.

یک سیاستمدار ، یک فعال سیاسی ، یک خبرنگار ، یک مدیر رسانه ای ، یک مدیر یا مسئول ، یک نماینده و حتی یک عالم دینی بواسطه دامنه وسیع اثر پذیری اجتماع از ایشان و اینکه منافع یا مضرات فعالیت های ایشان بسرعت و مستقیما در جامعه نشر و نمود پیدا می کند و بدون شک جامعه هم به وی اقتدا خواهد کرد ، بسیار بسیار بیشتر در خطر هستند و باید دقت عمل و هشیاری بیشتری در اعمال و رفتار و سکنات خود داشته باشند و بدون شک باید قوانین سنگین تری هم برای خطا و یا انحراف احتمالی اینگونه افراد در نظر گرفته شود پرا که نگاه جامعه به وی نسبت به یک فرد عادی تفاوت ها دارد.

اصولگرایان هم با توجه به اینکه بعنوان نماینده شاخص یک جریان غالب سیاسی در جامعه شناخته می شوند نباید و حق هم ندارند هرگونه مایل هستند و هر گونه نفسشان حکم می کند اجتهاد کنند و دست به قلم شوند و سخنرانی و مصاحبه کنند و بنوعی رقبا یا افرادی را که حس می کنند سد راه آنها هستند و یا مانع رسیدن آنها به منافع خود هستند را ترور شخصیتی کنند چرا که در پیشگاه خداوند بزرگ بیش از بقیه مسئولیت دارند و باید در پیشگاه امت اسلامی پاسخگو باشند.

این آزمون بزرگی است که باید این جریان از آن به سلامت و با موفقیت بیرون بیاید چرا که در غیر اینصورت مانند سایر جریانات سیاسی تاریخ این مرز و بوم از جریان مقبولیت و مشروعیت اجتماعی کنار گذاشته خواهد شد و ملت بزرگوار ایران در آزمون های سخت تر از این ثابت کرده است که با هیچ جناح و شخص و گروهی پیمان اخوت نبسته و به محض مشاهده انحرافات غیر قابل برگشت ، براحتی دست از حمایت خود خواهد کشید و همچنان با قوت و ایمان ، پشتیبان نظام مقدس جمهوری اسلامی و گوش به فرمان رهبری خواهد بود.

امیدواریم دوستان و عزیزان فعال در طیف های مختلف که ملتزم به بقا و سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند با عنایت به الطاف الهی بیش از گذشته هوشمندی بیشتری به خرج دهند و اجازه سوء استفاده از تنشهای درون نظام را به معاندین و دشمنان قسم خورده این نظام و مردم و انقلاب ندهند و با خدمتگزاری روز افزون خود که یقینا از توفیقات خاصه الهی است زمینه رشد و بسط امید را در مردم فراهم آورند.

با تشکر – سردبیر مرکزی دیلی

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.