یادداشت احمد لطفي درباره شباهتهاي كودتاي 28 مرداد و فتنه 88
کد مطلب: 28622 | تاریخ ارسال: 30 آگوست 2011 |كودتاي 28 مرداد سال 1332 در حالي بر پيشاني تاريخ پر از التهاب و فراز و نشيب اين مرز و بوم نقش بست. كه اين واقعه بدون ترديد يكي از مقاطعي است كه ميتوان خلاصه تاريخ اين مرز و بوم را بدون كم و كاست در آيينه تحولات آن به تماشا نشست. حضور و طرح […]
كودتاي 28 مرداد سال 1332 در حالي بر پيشاني تاريخ پر از التهاب و فراز و نشيب اين مرز و بوم نقش بست. كه اين واقعه بدون ترديد يكي از مقاطعي است كه ميتوان خلاصه تاريخ اين مرز و بوم را بدون كم و كاست در آيينه تحولات آن به تماشا نشست. حضور و طرح ريزي دشمن خارجي براي توطئه عليه اتحاد مردم ايران و در هم شكستن اراده آنان؛ سقوط نخبگان سياسي با نمايان شدن ماهيت واقعي آنان. و نقش آفريني اراذل و اوباش همگي از موارد مشتركي است كه در كودتاي 28 مرداد 32 و فتنه 88 ميتوان به وضوح و روشني آنها را دريافت.
نقش دولتهاي خارجي
نقشآفريني دولتهاي خارجي بهويژه انگليس و آمريكا يكي از اصليترين عامل بروز كودتاي 28 مرداد و فتنه 88 است. استعمار گران و در صدر آنها انگليس و آمريكا درصدد گرفتن انتقام خود در جريان شكست مبارزات ملي شدن صنعت نفت از ملت ايران بودند. لذا با دسيسههاي مختلف موفق به شكستن عامل پيروزي مردم ايران يعني اتحاد (ملت؛ روحانيت بصير و مبارز؛ دولتمردان) شدند. براي شكستن اتحاد مذكور؛ انگليس و آمريكا با وارد كردن عناصر عملياتي خود زمينههاي براندازي و سازماندهي كردن شبكههايي از جاسوسان و عمال خود را در ايران را پي گرفتند. آنان با وارد كردن شبكههاي سازماندهي شدهاي از اراذل و اوباش و زنان خياباني موفق شدند تا كودتاي انگليسي آمريكايي را براي ضربه زدن به منافع ملت ايران با موفقيت انجام دهند. و با بازگشت شاه به كشور فصل جديدي از چپاول ثروتهاي اين ملت مظلوم توسط دولتهاي آمريكا و انگليس رقم خورد كه تا بهمن 57 و برچيده شدن نظام شاهنشاهي ادامه پيدا كرد.
در فتنه 88 نيز انگليس و آمريكا پس از شكستهاي پياپي كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و در مقاطع مختلفي نظير جنگ تحميلي؛ تحريمهاي سياسي اقتصادي؛ متحمل شدند با برنامهريزي 20 ساله درصدد انتقام از امام و انقلاب و مردم بر آمدند. و براي رسيدن به اين هدف شوم و پليد خود مقطع انتخابات رياستجمهوري دهم را برگزيدند. فراهم آمدن زمينه اجتماعي اين توطئه از يكسو و بازي برخي از ياران و همراهان سابق انقلاب و نظام در پازل دشمن (البته با برداشت خوشبينانه) باعث شد تا بار ديگر ايران اسلامي بهعنوان تنها مانع تسلط آنان بر منطقه استراتژيك خاورميانه آماج توطئههاي گوناگون و مختلف گردد.
يارگيريهاي مختلف انگليس و آمريكا از ميان برخي از اصلاحطلبان در قالب فعاليتهاي روزنامهنگاري و دانشگاهي و برقراري ارتباط برخي ديگر از نيروهاي سياسي اين جريان با سرويسهاي امنيتي كشورهاي اروپايي و ارائه تحليلها و تفسيرهاي غلط از داخل كشور باعث گرديد تا طراحان جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران را به وسوسه اندازد كه شرايط داخل كشور براي انجام كودتا و براندازي نرم جمهوري اسلامي مهيا و آماده است لذا پروژه انقلاب مخملي در ايران كليد زده شد و با وارد كردن عناصر و عوامل ميداني خود و با هدايت و نقشآفريني رسانههاي خود و بهرهگيري گسترده از ابزارهاي نويني چون فيسبوك و توييتر و شبكههاي خبري ماهوارهاي درصدد بر آمدند تا انتقام تمامي شكستهاي خود را در طول 3 دهه از ايران و انقلاب بگيرند. همزمان با بالا گرفتن تنور انتخابات و همراهي باور نكردني برخي از كانديداها با ادبيات و نقشه دشمن باعث شد تا دشمنان ايران و ايراني خود را در اجراي نقشه شوم خود مصممتر كنند. لذا با به ميدان آوردن تمامي امكانات و افراد خود فشار بسيار زيادي را بر جمهوري اسلامي وارد كردند تا جاييكه اين ميزان از فشار خارجي در هيچ برههاي از تاريخ ايران سابقه نداشته است. فشار خارجي و همراهي بيقيد و شرط برخي نخبگان سياسي كه يكباره ماهيت دروني خود را آشكار كردند ميرفت تا نظام را دچار مشكلات جدي بكند. كه هوشياري مردم و در صحنه بودن آنان باعث شد تا دشمنان را در رسيدن به اهدافشان ناكام بمانند. هرچند كه همراهي برخي از سياسيون با دشمنان اين ملت رويدادي نيست كه ملت سربلند ايران آن را بهزودي از ياد ببرند.
نيروهاي ميداني كودتا گران
فصل مشترك ديگري كه بين كودتاي 28 مرداد و فتنه 88 وجود دارد را ميتوان در تركيب و نوع عناصر ميداني هر دو رويداد قلمداد كرد. عناصر ميداني كه براي هر دو از رويدادها انتخاب شده بودند را ميتوان به تركيب گزينش شدهاي مركب از برخي گروههاي سياسي و ميدانداري لمپنهايي از زنان خياباني گرفته تا اراذل و اوباش اجارهاي براي هر دو رويداد اشاره كرد. اين تركيب كه توانسته بود در كودتاي 28 مرداد نقش خود را بهخوبي ايفا كند. در فتنه 88 با روشنگري و بصيرتزايي كه از سوي نظام صورت گرفت باعث شد تا صف كسانيكه معتقد به نظام بودند اما در نتيجه عمليات رواني دشمنان دچار شبهه شده بودند از عناصر ميداني فتنه گران جدا شوند و در ادامه فتنه فقط اين عناصر اجير شده توسط انگليس و آمريكا نظير اراذل و اوباش و بهايي و منافقين بودند كه در همه حوادث سال 88 آتش بيار معركه گشتند. هرچند كه در فتنه 88 برخلاف كودتاي آمريكايي – انگليسي 28 مرداد اين عناصر اجارهاي بهواسطه ريشههاي مستحكم انقلاب اسلامي و حضور هوشيارانه مردم وفادار به نظام و انقلاب و رهبري بصير انقلاب نتوانستند به هدف خود دست يابند.
نقش و جايگاه رهبريهاي متفاوت در 2 رويداد
در هر دو اتفاق چه در كودتاي 28 مرداد و چه در فتنه 88 نقش و جايگاه رهبران ايران در هر دو مقطع قابل توجه است و در جريان ملي شدن صنعت نفت و اتحاد مثال زدني مرحوم آيتالله كاشاني و دكتر مصدق در به ميدان آوردن پتانسيل مردم در دفاع از دستاوردهاي اين اتحاد (ملي شدن نفت) بهواسطه نقشآفريني فتنهگران رو به زوال گذاشت و انگليس و آمريكا و ايادي داخلي آنها از همين نقطه ضربه كاري خود را به نهضت مردم وارد كردند. و با درهم شكستن صفوف بهم پيوسته ملت توانستند كودتا را عملي سازند و مردم را از به دست گرفتن سرنوشت خود محروم سازند. اما در فتنه 88 فشارهاي سياسي و زمينهسازيهاي بهمراتب خطرناكتر از كودتاي 28 مردادبود دشمن با صرف هزينههاي هنگفت و به ميدان آوردن تمامي پياده نظام خود در فتنه 88 قصد يكسره كردن كار جمهوري اسلامي را داشت. كه تنها بهواسطه رهبري داهيانه رهبر انقلاب و تاكيد ايشان بر حفظ انسجام و ايجاد بصيرت در مورد فتنه و حضور مردم در صحنه دشمنان نتوانستند به هدف خود در براندازي جمهوري اسلامي ايران دست يابند.
از هر دو رويداد مهم تاريخ معاصر ايران بهراحتي ميتوان دريافت كه اين مرز و بوم همواره مورد كيد و مكر دشمنان قسم خورده خود بوده و هست. و همواره براي رسيدن به هدف خود اتحاد اين ملت را هدف قرار ميدهند. و شكست مردم در كودتاي 28 مرداد و پيروزي آنان در فتنه 88 ريشه در اتكا به رهبري هوشمند و زمانشناس و آگاه دارد كه با پيروي از ايشان توان بهراحتي به سر منزل مقصود ملت رسيد. و اين همان عاملي است كه دوست و دشمن ايران آن را عامل پيشرفتهاي بزرگ مادي و معنوي ايران ميدانند. و براي مهار اين انقلاب همه تلاشهاي خود را متوجه حذف اين ستون و پايگاه اصلي انقلاب نمودهاند.
نماينده مردم اراك، كميجان و خنداب در مجلس