امروز امروز : یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Sunday, May 05, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



كارگزاران رسانه اي ليبرال سرمايه داري در خدمت پروژه سياه نمايي

کد مطلب: 25737 | تاریخ ارسال: 5 آگوست 2009 | چاپ صفحه

نويسنده:بابك اسماعيلي / با وجود تاكيدات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در غيرمنصفانه خواندن سياه نمايي هاي احزاب و رسانه هاي وابسته به برخي جريانات، در فاصله كمتر از دو ماه به برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، پايگاههاي اينترنتي حاميان سه نامزد رياست جمهوري، در اقدامي تقريبا هماهنگ به رفتار تبليغاتي تحريك كننده و بعضا تخريبي روي مي آورند.

درماههای پایانی سال 1383 به پیشنهاد «فرح کریمی» نماینده ایرانی تبار پارلمان هلند و عضو حزب صهیونیستی سبزها، الحاقیه ای بر بودجه سال 2005 میلادی وزارت خارجه این کشور اضافه و تصویب کرد. براساس این مصوبه دولت هلند موظف می شد تا حمایت مالی از روزنامه نگاران و اصحاب رسانه ای مخالف نظام جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دهد. (1) دراین پروژه، پارلمان هلند ابتدا مبلغی در حدود 15 میلیون یورو را تحت عنوان «تامین اهداف و برنامه های سیاسی و تبلیغاتی هلند در حوزه ایران» تصویب نمود. با ابلاغ این مصوبه در 9 تیر 1384 به وزارت خارجه هلند، این وزارتخانه مأمور شد با شناسایی و جذب چند NGO غربی فعال در حوزه های رسانه ای و تبلیغاتی ضدایران و سازماندهی اپوزیسیون رسانه ای در داخل ایران در کنار «ان.جی.اوها» پروژه ای تحت عنوان «پلورالیزم» رسانه ای درایران را اجرایی کند.
دولت آمریکا نیز که درسالهای گذشته سوابقی از تصویب بودجه های 50 و 75 میلیون دلاری درجهت تقابل و عملیات براندازانه فرهنگی در ایران داشته است، ضمن حمایت از این طرح هلند، با ارائه طرح تصویب یک بودجه 107 میلیون دلاری به سنای این کشور، عملا با جریان تقویت پلورالیزم رسانه ای درایران همراه شد.
در 29 ژوئن 2008 میلادی، «سیمور هرش» درنشریه «نیویورکر» با اشاره ای قابل تامل به کمک مالی ایالات متحده برای ایجاد یک عملیات پنهانی گسترده علیه ایران و درخواست تخصیص 400 میلیون دلار از سوی رئیس جمهوری آمریکا به همین منظور – که می توان آن را اقدامی موازی یا پروژه هلندی «پلورالیزم رسانه ای در ایران» ارزیابی کرد – می نویسد: «جمع آوری اطلاعات در رابطه با پرونده هسته ای ایران، تحلیل بردن توانایی هسته ای و تلاش برای تضعیف دولت ایران از طریق کار بر روی گروههای مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغییر رژیم درایران از جمله اقدامات تصویب شده در دولت بوش بود.»(2)
بدین ترتیب وزارت خارجه کشورهای آمریکا، هلند و رژیم صهیونیستی، شورای روابط خارجی ایالات متحده، کنگره آمریکا، بنیاد سوروس و مؤسسه خانه آزادی، مسئول مدیریت تخصیص این بودجه به مؤسسات هدف شناسایی شدند. تعدادی از این مؤسسات هدف که با جذب این بودجه، وظیفه شناسایی، دیدار و پشتیبانی مالی از دانشجویان، روزنامه نگاران، رسانه های مکتوب و دیجیتالی و وبلاگ نویسان مخالف نظام جمهوری اسلامی و فعالان بالقوه سیاسی در ایران را عهده دار شدند، عبارت بودند از:
مؤسسه هلندی «هیفوس» (Hivos) برای کمک به مؤسسه ضدانقلابی «ایران گویا» و سایت «روزآنلاین» به مدیریت «حسن باستانی» مؤسسه هلندی «پرس نو (Press now) تحت عنوان کمک به سایت و رادیو اینترنتی «زمانه» به مدیریت «مهدی جامی»، مؤسسه آمریکایی خانه آزادی (Fredom house) تحت عنوان کمک به سایت و پروژه «گذار» به مدیریت «ساسان قهرمان» که پیشتر توسط «محسن سازگارا» و «مریم معمار صادقی» هدایت می شد، مؤسسه انگلیسی «بی بی سی ورد سرویس تراست»(servis BBC World Trust) تحت عنوان کمک به سایت «زیگزاگ» به مدیریت پیشین «سینا مطلبی»، بنیاد «دخترک» در قالب کمک به سایت «شهرزاد نیوز» به مدیریت «مینا سعدادی» پناهنده سیاسی درهلند و عضو هیئت اجرایی سازمان فدائیان خلق مؤسسات و سایت های «راهی» به مدیریت «شادی صدر» فمینیست و عضو کمپین دخترکان و پسرکان؛ «کنشگران داوطلب» به مدیریت «سهراب رزاقی» مدیر سابق دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور دولت سید محمد خاتمی و «کارورزی سازمان های جامعه مدنی» به مدیریت «محبوبه عباسقلی زاده» فمینیست و فعال مسائل زنان»؛ «وردپرس فوتو» (photo world Press) (جدید مدیا) (New Media) و ارتباطات برای توسعه(CFD).
درهمین حال مقرر شد تا بخش عمده ای از این بودجه به منظور «جنگ رسانه ای در درون نظام» به صورت محرمانه در اختیار گروههای اصلاح طلب ایرانی داخل کشور قرارگیرد تا در رقابتهای انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری (22خرداد 1388) و از طریق مدیریت و تقسیم این بودجه بین برخی رسانه ها و روزنامه های مخالف با دولت نهم قرار گیرد.
سخنان «لرد بالتیمور» تحلیل گر ارشد غربی در پایگاه خبری «خانه شفاف سازی اطلاعات» پیرامون نحوه تأمین مالی، ایجاد اغتشاش و انقلاب رنگی در ایران در همین راستا ارزیابی می شود. بالتیمور در این تحلیل اظهار می دارد: «کنت تیمرمن» مدیر اجرایی مؤسسه ای موسوم به «بنیاد دموکراسی ایران» اذعان کرده است که میلیون ها دلار طی دهه اخیر برای ایجاد انقلاب رنگی شبیه به اوکراین، با آموزش فعالان سیاسی در ایران هزینه شده و برخی از پول ها ظاهراً به دست گروه های حامی موسوی رسیده است که روابطی نیز با سازمان های غیردولتی خارج از ایران داشته اند.» (3)
این جریان بر آن بود با سازماندهی جریان مخالف داخل کشور به موازات جریان اپوزیسیون خارج از کشور، طرح «پلورالیزم رسانه ای در ایران» را اجرایی کند. علت این امر را نیز باید در این نکته کلیدی دانست که رسانه ها علاوه بر دارا بودن نقش انتشار اخبار و اطلاعات و تنویر افکار عمومی، در ده سال اخیر به مهم ترین ابزار در دست دولت ها برای برخورد و مقابله با نظام های سیاسی مخالف تحت عنوان «جنگ رسانه ای» تبدیل شده است. پیشتر در طول دوران حاکمیت اصلاح طلبان نیز شاهد بودیم که برخی از رسانه ها با حمایت های پنهان و آشکار خارجی عملاً به پایگاه اپوزیسیون تبدیل و با نقش آفرینی در حوادثی چون «کوی دانشگاه» و «قتل های زنجیره ای» به گونه ای هدفمند به سازماندهی برنامه های اعلام شده از خارج از کشور پرداختند.
بدین ترتیب علاوه بر ایجاد برخی نشریات، وبلاگ ها و سایت های خبری در فاصله چندماه پیش از آغاز انتخابات ریاست جمهوری، شناسایی، اجاره و بعضاً انتقال تیم رسانه ای در تعدادی از روزنامه های سراسری برای جنگ رسانه ای در اولویت مسئولین پروژه قرار می گیرد و مقرر می شود تا به مرور زمان برخی روزنامه های دیگر نیز به طور غیرمستقیم و ازطرق مختلف درگیر این برنامه شوند.
درخارج از کشور نیز جریانی موازی مأموریت یافت با هدایت مستقیم وزارت امور خارجه اسراییل، تلاش های گسترده ای را برای راه اندازی یک جنگ تمام عیار رسانه ای علیه ایران با محوریت موضوعی «سیاه نمایی از ایران و مخابره تصویری سیاه ازایران به سراسر جهان» آغاز کند. در همین رابطه روزنامه صهیونیستی «هاآرتص»، چندی پیش از برگزاری شکوهمند انتخابات در ایران می نویسد: «حدود یک ماه پیش از انتخابات در ایران، رئیس کار گروه ویژه «منزوی کردن ایران» در وزارت خارجه اسراییل یک تلگرام طبقه بندی شده با عنوان «فعالیت های لازم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران» را به تمامی سفارتخانه ها و کنسول گری های این رژیم ارسال کرده است.»
در این تلگرام با اشاره به شرح دقیق جزئیات وظایف نمایندگان اسراییل در پیش، طول و پس از انتخابات ایران آمده است: «صدها ژورنالیست از سراسر جهان قرار است برای پوشش رسانه ای رویداد انتخابات به ایران سفر کنند. از این رو از نمایندگان اسراییل خواسته شد پیش از سفر خبرنگاران، اطلاعات پیش زمینه علیه ایران را دراختیار آن ها قرار دهند.»
«ها آرتص» در این گزارش به نقل از وزارت امور خارجه اسراییل می نویسد: «در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ایران، دیپلمات ها و نمایندگی های اسراییل در سراسر جهان مأموریت یافته اند تصویری کدر و سیاه از ایران انتشار دهند… به طور خلاصه هدف بدنام کردن وجهه ایران در سطح بین المللی در آستانه انتخابات این کشور است.»
سیاه نمایی، القاء ناکارآمدی دولت نهم، بزرگنمایی مشکلات اقتصادی و قریب الوقوع جلوه دادن بروز بحران شدید در ایران، ایجاد تردید در موفقیت های علمی و فن آوری نوین با اولویت حوزه های هسته ای و فضایی، زیرسؤال بردن سیاست خارجی دولت نهم به ویژه در موضوع اتمی و القاء چند پارگی میان مسئولان ارشد نظام و استحاله فکری، عقیدتی و فرهنگی مخاطبان ایرانی، ازجمله اهداف هوشمندانه و نوشته شده ای بود که این رسانه ها در کنار رسانه های به خدمت گرفته شده داخلی موظف بودند تا به طور موازی با جریان اپوزیسیون خارج از کشور دنبال کنند.
از آنجائی که مقرر شده بود تا با توجه به برخی مشکلات اقتصادی موجود در کشور، بیشترین توجه به حوزه اقتصاد شود و ناکارآمدی دولت نهم در حوزه اقتصاد با استفاده از آمارسازی ها، ایجاد تردید در موفقیت ها و حتی جعل اخبار و آمارهای رسمی کشور در سطح گسترده ای به مخاطبین القا شود، مقرر شد تا ضمن حمایت از روزنامه های حزبی پیشرو در انتقاد از دولت نهم، تعدادی از روزنامه های اقتصادی متمایل به نظام لیبرال سرمایه داری غرب نیز به اجاره این اردوگاه درآید و تیم رسانه ای آموزش دیده ای در آن ها استقرار یابد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-«فرح کریمی» در مصاحبه با رادیو فردا. 2/10/.1383
2-نشریه The New Yourker29.ژوئن .2008
3- پایگاه اینترنتی «خانه شفاف سازی اطلاعات» جولای 2009.

ادامه :

پشت پرده سه هزار و417 تيتر سياه
بررسي تيترهاي منفي و به اصطلاح سياه روزنامه هاي زنجيره اي در دوره زماني فعاليت هاي تبليغاتي انتخابات نشان مي دهد كه روزنامه هاي اصلاح طلب «سرمايه»، «اعتماد»، «اعتماد ملي» و «مردم سالاري» در مجموع دو هزارو135تيتر منفي عليه دولت زده اند كه اين عدد با محاسبه تيترهاي منفي ساير روزنامه ها در اين بازه زماني در مجموع به سه هزار و417 تيتر سياه مي رسد. در اين ميان، براساس ارزيابي هاي اخير يكي از مراكز دانشجويي، روزنامه «سرمايه» خود به تنهايي با انتشار 730 تيتر و گزارش منفي و گاه جعلي كه در ادامه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم، در صدر روزنامه هاي اصلاح طلب قرار دارد و پس از آن روزنامه «اعتماد» با 624 تيتر منفي و «اعتماد ملي» با 546 تيتر منفي و روزنامه «مردم سالاري» نيز با 235 تيتر منفي در رده هاي بعدي روزنامه هاي متعلق به اردوگاه اصلاح طلب قرار گرفته اند.
اين آمار تاسف بار و اين بداخلاقي هاي سياسي در حالي منتشر شد كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در سالهاي اخير با توجه به شدت يافتن هجمه تخريب ها از سوي برخي افراد و جريانات، با اشاره به ترويج اخلاق بي انصافي در جامعه، اين سياه نمايي ها را غيرواقعي و غيرمنصفانه خوانده اند.
با وجود تاكيدات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در غيرمنصفانه خواندن سياه نمايي هاي احزاب و رسانه هاي وابسته به برخي جريانات، در فاصله كمتر از دو ماه به برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، پايگاههاي اينترنتي حاميان سه نامزد رياست جمهوري، در اقدامي تقريبا هماهنگ به رفتار تبليغاتي تحريك كننده و بعضا تخريبي روي مي آورند. در عين حال بررسي هاي دوره اي نگارنده بر روي برخي از سايت هاي اينترنتي رسمي و غيررسمي حامي اين سه نامزد نشان مي دهد، هيات تحريريه اين پايگاههاي تازه تاسيس، با انتشار اخبار، گزارش ها و مقالات تحليلي و تصويري در مورد نقد برنامه هاي دولت نهم، به هجمه هاي ديجيتالي گسترده اي روي آورده اند.
اين در حالي است كه طراحي و راه اندازي سايت هاي اطلاع رساني خبري و تحليلي در حمايت از نامزدهاي رياست جمهوري ايران، از يك سال پيش با موجي گسترده آغاز و تا به امروز ادامه دارد و دهها سايت خبري انتخاباتي به صورت رسمي و غيررسمي با منابع درآمدي نامشخص و مشكوك در فضاي سايبر ايران فعال و مشغول به كار شده اند. بعضي از طرفداران وابسته به اپوزيسيون خارج از كشور اين نامزدها نيز، در اقدامي دستوري كه دليل آن را مي توان در دستورالعمل هاي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي پيدا كرد، با راه اندازي سايت هاي شبكه اي با موضوعات اجتماعي و به اصطلاح Friendship، و تشويق كاربران جامعه اطلاعاتي داخل كشور براي عضويت در اين گروهها و شبكه هاي مجازي اينترنتي و بهره گيري از پتانسيل سايت هاي جهاني مانند 360 yahoo و گروههاي Facebook و Twiitter، براي تاثيرگذاري بر فعاليت هاي سياه نمايي خود اقدام كرده اند.
سخنان «يوگاني ماراسوف» كارمند بنياد آمريكايي- صهيونيستي «جورج سوروس» خود گواهي آشكار بر اين مدعاست كه اين بنياد قصد دارد از طريق برنامه هاي اينترنتي مخرب و هدف دار به ايجاد تغييرات ساختاري در كشورهاي مخالف سياست هاي آمريكا و انگليس اقدام كند. ماراسوف در مقاله اي كه چندي پيش در مجله «سياست خارجي وزارت امور خارجه آمريكا» منتشر شد، به طور مفصل به نتايج تحقيقات مركز پژوهشي دانشگاه هاروارد پرداخته كه در آن به پيامدهاي انقلاب نارنجي پنج سال پيش اوكراين نيز اشاره شده است.
وي در بخشي از اظهارات خود در اين مقاله آورده است: «اين بنياد از طريق شبكه هاي مختلف اينترنتي مانند Twiitter در آينده براي براندازي دولت هايي كه مخالف با سياست هاي آمريكا و انگليس هستند، اقدام خواهد كرد.» رفتار شبه سازماني سايت هايي مانندTwiitter، Facebook و «بالاترين» و حضور گسترده خبرنگاران خارجي در ايران كه علاوه بر كار جنگ رواني، شايعه سازي و القاي دروغ، خبرپراكني و سياه نمايي را دنبال مي كردند مي توان در اين راستا قلمداد كرد. ضمنا برقراري ارتباط موثر رسانه اي از طريق جاسوسان و كارمندان بنياد سوروس مانند «رامين جهانبگلو»، «كيان تاجبخش» و «هاله اسفندياري» خود گواهي آشكار بر دستهاي پنهان و آشكار خارجي در حوادث اخير است كه ابعاد آن به مرور آشكارتر نيز خواهد شد.
پس از انتشار همزمان دو روزنامه «كلمه سبز» و ضميمه «انديشه نو» از سوي ستاد انتخاباتي «ميرحسين موسوي» و خدمات درخور توجه روزنامه «فرهيختگان» (روزنامه دانشگاه آزاد اسلامي) به اين ستاد، برخي روزنامه ها نيز به يكباره با چهره اي جديدو تبليغاتي منتشر شدند.
در اين ميان، روزنامه هايي پا به ميدان مبارزات انتخاباتي گذاشتند كه نمي توان با نگاه به كارنامه هايشان به «هويت» و «شخصيت» رسانه اي روشني رسيد. روزنامه هايي كه اساسا تاسيس آنان با هدف فعاليت هاي تجاري و بازرگاني بوده است و از هر فرصتي براي كسب سود مادي و منفعت اقتصادي بهره مي گيرند.
اين روزنامه ها طعمه هايي حاضر و آماده براي پروژه رسانه اي غرب عليه انقلاب اسلامي ايران هستند و چون به مقتضاي فعاليت خود، منافع اقتصادي را بر هر مكتب و هويت اصيلي مقدم مي دانند، بنابراين گاهي عامدانه و گاهي ناخواسته همسو با پروژه سرويس هاي اطلاعاتي غرب مي شوند.
روزنامه «فرهنگ آشتي» از اين جنس رسانه هاست كه به يكباره از اوايل سال جاري با تغيير مشي آشكار، وارد حوزه سياست مي شود و جالب تر اينكه پس از اين تغيير و تحولات، در اقدامي سؤال برانگيز و قابل تامل و برخلاف قانون مطبوعات، نام مديرمسئول در قسمت شناسنامه «فرهنگ آشتي» حذف و تا به امروز نيز اين روزنامه بدون درج نام مديرمسئول منتشر مي شود! «محمدمهدي امامي ناصري» كه عنوان «رئيس شوراي سياست گذاري» روزنامه «فرهنگ آشتي» را يدك مي كشد، فردي چند چهره است كه پيرامون هويت واقعي او و وابستگي هاي سياسي اش، سؤالات بسياري مطرح است. وي كه براي به دست آوردن مناصب سياسي و اجرايي دست به چندين تخلف و ساختن سوابق كذب زده است، داراي پرونده جعل «گواهي تحصيلي حوزه علميه قم» مي باشد و در مواردي خود را «روحاني» معرفي مي كند، در حالي كه نه سابقه تحصيلات رسمي در مراكز حوزوي دارد و نه داراي صلاحيت استفاده از عنوان روحانيت است.
براساس گزارش منابع خبري، ناصري امامي كه گاهي خود را متولد 1343 و گاهي 1353 و به اسامي گوناگون و متشابه معرفي مي كند، امتياز روزنامه «فرهنگ آشتي» رابا پرداخت رقمي حدود 800ميليون تومان خريده است، در حالي كه در اين معامله نيز از حدود قانوني تجاوز كرده و مرتكب تخلفاتي شده كه در جاي خود، بازخواني خواهد شد.
حضور چنين افراد مرموزي در عرصه رسانه ها، اساسا موجب افزايش جرايم، باندبازي و كلاهبرداري هاي مطبوعاتي است. عملكرد روزنامه «فرهنگ آشتي» پيشتر نيز در جريان جنگ 22روزه رژيم صهيونيستي عليه مردم مظلوم غزه در حاليكه تمامي روزنامه ها صرفنظر از گرايش هاي سياسي خود به بازنشر اخبار و جنايت هاي وحشيانه اسرائيل در سرزمين هاي اشغالي مي پرداختند، با بايكوت تقريبا كامل خبري كشتارهاي زنان و كودكان فلسطيني در غزه رويكرد متفاوتي از خود نشان داده بود تا جايي كه اين روزنامه روز 22آذرماه 87 نيز به جاي آنكه كوچكترين اشاره اي به تظاهرات گسترده مردم عليه جنايت هاي اسرائيل كند، با چاپ بزرگ عكس «داريوش آشوري» صهيونيست معروف و از مسئولان فرهنگي بنياد اشرف پهلوي كه تمامي صفحه اول اين روزنامه را اشغال كرده بود، بخشي از ماهيت وابسته خود را آشكار كرده بود. در معرفي «داريوش آشوري» كافي است تنها به مقاله اي از مرحوم دكتر علي شريعتي در خصوص او اشاره شود. دكتر شريعتي در معرفي آشوري نوشته بود: «انگار اين آقاي داريوش آشوري وابسته مطبوعاتي سفارت اسرائيل در تهران است كه هركس بر عليه اسرائيل حرفي بزند يا مطلبي بنويسد، آقاي داريوش آشوري خود را موظف به پاسخگويي و دفاع از اسرائيل مي داند.» 1
گويي بايد يك بار ديگر سخنان هوشمندانه رهبر معظم انقلاب را به گردانندگان تيم رسانه اي غرب در ايران يادآوري نمود كه: «اگر كساني خيال مي كنند كه با پشتيباني دستگاههاي تبليغاتي استكباري و شبكه امپراتوري، تبليغاتي و صهيونيستي در دنيا مي توانند كارشان را در اين مملكت پيش ببرند، اشتباه مي كنند. همه آنهايي كه به مزدوران خودشان در اينجا دلخوش كرده اند و هم آن كساني كه به حمايت اربابان بيگانه دل خوش كرده اند، بدانند كه چنين چيزي امكان ندارد.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مجله فردوسي. سال .1346 «استعمار نو و دلالانش» نوشته مرحوم دكترعلي شريعتي.

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.