امروز امروز : جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday, May 10, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



فضای دو قطبی جامعه و وظیفه عقلای قوم

کد مطلب: 2503 | تاریخ ارسال: 7 جولای 2009 | چاپ صفحه

مثلا چه ایرادی دارد که رییس جمهور نامه ای بنویسد و آزادی کسانی که در هفته های اخیر دستگیر شده اند را خواستار شود یا به دیدار رقبای انتخاباتی خود برود و با آنها به گفتگو بنشیند؟

به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از عصر ایران ، وقایع پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد 1388 از جنبه های فراوانی در تاریخ 30 ساله حیات جمهوری اسلامی و حتی قبل از آن کم نظیر و گاه بی نظیر بوده است.

مناظرات داغ و صریح تلویزیونی ، مانورهای خیابانی هواداران کاندیداها ، ایجاد فضای باز سیاسی و … همه و همه زمینه ای فراهم کردند تا “جامعه ی در ظاهر از سیاست سرخورده و با مشارکت سیاسی وداع کرده” به یکباره حساس شده و در صحنه حضور یابد.

البته وضعیت جدید به وجود آمده در جامعه را می شد از اردیبهشت ماه سال جاری و حدود 1 ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری پیش بینی کرد و اگر مدیران سیاسی کشور بصیرت کافی و مشاوران خبره ای  داشتند قطعا می توانستند فضای جامعه را پیش بینی کنند و غافلگیر نشوند ،اما باید به صراحت گفت که مسوولان کشور از حضور اکثریت قابل توجه مردم در فضای انتخابات غافلگیر و “شوکه” شدند و برخی از رفتارهای ناصواب پس از انتخابات ، ناشی از همین غافلگیری بود که متاسفانه آثار و نتایج مصیبت باری به همراه داشت و فضای به شدت قطبی شده جامعه را تشدید کرد.

در این وجیزه هدف، تخطئه یک جریان و یا حمایت از جریان دیگر نیست بلکه منظور نگاهی است واقع بینانه و آسیب شناسانه به روند وقایعی که در یک ماه گذشته به وقوع پیوسته و متاسفانه تداوم یافته و دورنمای امیدوار کننده ای از حل و فصل نهایی و اصلاح و بهبود آن به چشم نمی خورد.

واقعیت این است که جریان پیروز انتخابات چه بخواهد و چه نخواهد ، این واقعیت کتمان پذیر نیست که بخش قابل توجهی از جامعه ایران نسبت به نتایج اعلام شده انتخابات حرف و حدیث و ابهام دارد و برای رفع این ابهامات ذیحق است.این نکته ای است که نه فقط فعالان یک جناح سیاسی خاص که چهره های اصولگرایی مانند رئیس و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی نیز بر آن اذعان دارند و لذا نمی توان با اقداماتی مانند انتشار چند اعتراف تلویزیونی و متهم کردن دوستان انقلاب و کشور به دشمنی و … کار را تمام شده دانست. بلکه بر عکس ، اگر سوالات موجود پاسخی درخور از حاکمیت دریافت نکند ، روز به روز بر دامنه خواست ها و مطالبات افزوده می شود و روزی فرا می رسد که اساسا هیچ کس یارای پاسخگویی به مطالبات حداکثری و انباشته شده را نخواهد داشت به وبژه آن که گروه ها و کشورهایی وجود دارند که برای این موضوع برنامه دارند و بدشان نمی آید آب ها را برای ماهیگیری های سیاسی شان ، آلوده تر کنند.

متاسفانه به نظر می رسد برخی مشاوران مسئولان کشور برای حل چالش موجود فقط پیشنهاداتی دارند که کارکرد آنها صرفاً در فایق آمدن بر یک جو احساسی یک ماهه است ؛ اما باید توجه داشت که با توجه به فضای اجتماعی و سیاسی موجود باید راه حل های اقناعی عمیق تری را برای ترمیم وضعیت حاضر جست و جو کرد.

هم از این رو است که عقلای قوم و کسانی که قلب شان برای اعتلای کشور و ملت می تپد باید فکری اساسی تر برای پاسخ دهی به مطالبات اجتماعی و فضای قطبی شده اجتماعی و سیاسی نمایند.

باید به این نکته توجه داشت که رییس جمهور منتخب می خواهد بر همان مردمی حکومت کند که بخش قابل توجهی  از آنها در چنین فضایی به سر می برند. رئیس جمهور می خواهد چهار سال در این کشور کار کند و لذا می بایست در وهله اول ، محیط کار خویش را برای انجام وظایف قانونی اش سر و سامان بخشد و اولین کار ، ایجاد فضای تفاهم بین خود و کسانی است که نسبت به وضع موجود انتقاد دارند. او حتماً بر این نکته واقف است که می خواهد رئیس جمهور همه ملت ایران باشد و نه رئیس جمهور رأی دهندگان به خود و حامیانش.

قطعاً هیچ چیز ، حتی فضای امنیتی که در آن همه چیز تحت کنترل باشد ، نمی تواند جای اعتماد متقابل بین دولت و مردم را بگیرد.
این نکته ای است که مسوولان کشور در طول 30 سال گذشته ، به درستی بر آن تاکید داشته اند و هرگز جایگزینی برای مردم در نظام جمهوری اسلامی ، تعریف نکرده اند و اتفاقاً رمز ماندگاری نظام در سه دهه گذشته نیز همین نکته بوده است.

بازسازی اعتماد اجتماعی و ترمیم فضای به شدت قطبی شده حاضر ، وظیفه و مسئولیتی است که همه و به ویژه نامزد منتخب و هوادارن او باید در وضعیت کنونی مطمح نظر قرار دهند و به این نکته توجه داشته باشند.

مثلا چه ایرادی دارد که رییس جمهور نامه ای بنویسد و آزادی کسانی که در هفته های اخیر دستگیر شده اند را خواستار شود ، به دیدار رقبای انتخاباتی خود برود و با آنها به گفتگو بنشیند و به سهم خود اقداماتی انجام دهد که مشخص شود که از وقایع پیش آمده در هفته های اخیر متاسف است و برای وحدت ملی برنامه دارد؟

قطعا اگر چنین واکنش هایی از جانب حاکمیت در قبال وقایع به وجود آمده در پیش گرفته می شد امروز در چنین شرایطی نبودیم و امروز هم می توان با اندکی از خودگذشتگی ، خلاص شدن از منافع فردی و جناحی و اعمال دیدی عاقبت اندیشانه اوضاع را به سامان تر کرد.

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.