امروز امروز : جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday, May 10, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



سناریویی که رهبری را هدف گرفته است

کد مطلب: 2472 | تاریخ ارسال: 6 جولای 2009 | چاپ صفحه

بیست سال از آغاز رهبری آیت‌ا.. خامنه‌ای سپری شده است و ناظران و تحلیلگرانی که از سوابق، پیشینه فکری و ویژگی‌های شخصیتی ایشان کم اطلاع باشند، و بر اساس برخی مواضع گزینشی، آن‌هم در سالیان اخیر اقدام به نتیجه‌گیری کنند، ممکن است دچار خطاهای فاحش تحلیلی شوند. از جمله این سناریو که این روزها بازار داغی در محافل سری حامیان دولت تا تحلیل‌های ویژه اپوزیسیون در شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی دارد.

به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از آینده ، بیست سال از آغاز رهبری آیت‌ا.. خامنه‌ای سپری شده است و ناظران و تحلیلگرانی که از سوابق، پیشینه فکری و ویژگی‌های شخصیتی ایشان کم اطلاع باشند، و بر اساس برخی مواضع گزینشی، آن‌هم در سالیان اخیر اقدام به نتیجه‌گیری کنند، ممکن است دچار خطاهای فاحش تحلیلی شوند. از جمله این سناریو که این روزها بازار داغی در محافل سری حامیان دولت تا تحلیل‌های ویژه اپوزیسیون در شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی دارد.

در این سناریو گفته می‌شود، رهبر معظم انقلاب، دکتر احمدی‌نژاد و علمایی نظیر آیت‌ا… مصباح در یک سوی تقابل قرار دارند و سایر نیروهای سیاسی جامعه از قبیل هاشمی، خاتمی، موسوی و.. در برابر آن‌ها، و در نهایت قرار است مجموعه اصلاح‌طلبان به علاوه هاشمی و چهره‌های اصولگرایی نظیر لاریجانی و محسن رضایی، از حلقه نیروهای انقلاب و وفادار به نظام به بیرون رانده شوند.

احمدی‌نژاد در این سناریو، نقش مالک اشتر را ایفا می‌کند که شمشیر زنان تا نزدیک خیمه معاویه پیش‌رفته است و مصلحت حفظ جان علی(ع)، او را از زدن ضربه نهایی و شکستن بت بزرگ بازداشته است. البته اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز با پذیرفتن کلیات این سناریو، تنها جای حق و باطل را تغییر داده و جناح ساخته شده فرضی برای رهبری را دشمن حق جلوه می‌دهند.

در این‌که شواهد غیرقابل انکاری در تأیید این سناریو وجود دارد، تردیدی نیست. که اگر نبود این شواهد، این تحلیل تا بدین اندازه در اقشار متفاوت و متضاد مورد اقبال و پذیرش واقع نمی‌شد که به بیان امیر کلام(ع)، هیچ باطلی مورد اقبال قرار نمی‌گیرد، مگر این‌که به حق آمیخته باشد.

اکنون جای دو پرسش مهم است، نخست آیا تأمل در پیشینه، دیدگاه، شخصیت فکری و مواضع آیت‌ا.. خامنه‌ای، چنین سناریوهایی را تأیید می‌کند؟ و دوم آن‌که طراحان چنین سناریوهایی، در نهایت چه هدفی را دنبال می‌کنند؟

برای پاسخ به پرسش نخست مجبور به مراجعه به حقایق آشکار تاریخی هستیم، آیت‌ا.. خامنه‌ای قبل از انقلاب از روشنفکرترین روحانیون نهضت به شمار می‌آمدند، تا حدی که متحجرین نه از سر مخالفت با شاه، بلکه به دلیل تفکرات روشنفکرانه از تشکیل جلسات درس ایشان در مشهد جلوگیری می‌کردند، و چهره‌ای نظیر دکتر شریعتی که خود سرسلسله روشنفکران دانشگاهی است، در برابر دیدگاه‌های پویا و ذهن باز آیت‌ا.. خامنه‌ای سر احترام فرود می‌آورد.

پس از انقلاب نیز در دهه اول در وقایع گوناگونی نظیر تکفیر دکتر شریعتی توسط آیت‌ا.. مصباح در مدرسه حقانی، برخورد با روشنفکران و برخورد با آیت‌ا… منتظری همواره آیت‌ا.. خامنه‌ای در خط میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط حرکت کرده است و حتی در موضوع انتخاب نخست‌وزیر در دوره دوم ریاست جمهوری، ایشان به رغم شرایط و فضای جنگ و تکفیر و تخریب هر شخصی که کوچکترین موضع دارای زاویه‌ با سلیقه امام(ره) را ابراز کند، توسط محافل افراطی، آیت‌ا.. خامنه‌ای بر استقلال نظر و سلیقه مدیریتی تا آن‌جا که امر به حوزه حکم شرعی امام خمینی(ره) کشیده نشود، پای می‌فشارند و جالب آن‌که، همان محافلی که امروز به بهانه دفاع از رهبری، و یا موافقت با دولت مورد تأیید رهبری هرگونه هتاکی و تخریب را علیه شخصیت‌های با سابقه نظام جایز می‌شمارد، در آن شرایط نیز تحت پوشش نهادها و محافلی نظیر دفتر سیاسی سپاه به بهانه مخالفت با امام و نخست‌وزیر مورد حمایت امام(ره)، بی‌رحمانه‌ترین تخریب‌ها را نثار آیت‌ا… خامنه‌ای و همفکران ایشان می‌کردند.

در دوران بیست ساله پس از رهبری آیت‌ا.. خامنه‌ای، ‌نیز ایشان بارها با بیان نقطه نظرات کارشناسی خود در حوزه‌های مختلف، تفاوت دیدگاه خود را با نظرات بسته و متحجر بیان کرده‌اند که در این میان می‌توان به سخنان تاریخی رهبری در انتقاد از عدم اجرای اصل 44 یا سخنان ایشان در رابطه با سعه‌صدر شورای نگهبان در تأیید صلاحیت‌ها در آستانه انتخابات مجلس هفتم اشاره کرد.

اگرچه در مقابل نیز موارد متعددی وجود دارد که رهبر انقلاب عملکرد شخصیت‌های حقیقی و حقوقی را مورد تأیید قرار داده‌اند، اما تأییدات رهبری در رابطه با شخصیت‌هایی چون هاشمی، خاتمی، موسوی، کروبی، رضایی و لاریجانی نیز به همان اندازه قوت دارد؛ بنابراین سناریویی که قصد جدا کردن رهبر انقلاب از بسیاری از شخصیت‌های نظام و معاند ایشان برای گروهی کوچک را دنبال می‌کند، توهمی ساخته و پرداخته اذهان است، که باید دید از این توهم چه هدفی دنبال می‌شود؟

اما پاسخ به سوال دوم و هدف از ساختن تحلیل مذکور طبیعتاً باید در منافع حاصل از به واقعیت پیوستن این سناریو جستجو کرد. در صورت جدا کردن چهره‌هایی نظیر هاشمی،‌ خاتمی، موسوی، رضایی، لاریجانی و کروبی از آیت‌ا… خامنه‌ای، از یک‌سو فضای داخل حاکمیت نسبتاً یکدست شده و فرصت برای مانور و کسب قدرت اعضای این محافل فراهم می‌شود و از سوی دیگر رهبر انقلاب در برابر تهدیدات متعدد و فراوانی که نظام را از داخل و خارج تهدید می‌کنند، نسبتاً تنها بماند، طبیعی است که هر یک از شخصیت‌های مذکور علاوه بر سوابق انقلابی، علمی و دینی آن‌ها که بخشی از اعتبار حکومت را تشکیل می‌دهد، در داخل و خارج از کشور دارای نفوذ اجتماعی، وجاهت و کارکرد خاص خود هستند و حذف این چهره‌ها از حاکمیت، ضربه کاری به نظام و در رأس آن رهبری محسوب می‌شود.

از سوی دیگر رهبری نظام برای مدیریت جامعه متکثری چون ایران، آن‌هم در شرایط متغییر و پویای جهانی در قرن بیست و یکم، نیازمند ابزارهای متنوعی است، از این‌رو گرفتن چنین فرصت‌هایی از آیت‌ا.. خامنه‌ای، به نوعی خلع سلاح نظام در مدیریت حوادث و بحران‌ها بوده است.

لذا به نظر می‌رسد هدف کلان این سناریو که به ظاهر از سوی محافلی نظیر دوستان و حامیان افراطی، انصار حزب ا..، کیهان نشینان و گروه‌هایی نظیر طیف رایحه خوش خدمت در مجلس یا رسانه‌های وابسته به برخی نهادها دنبال می‌شود، خلع سلاح نظام و رهبری است و پس از ایجاد خدشه به اعتماد و امنیت عمومی در حوادث انتخابات، دومین ضربه سنگینی است که محافل سازمان‌یافته علیه جمهوری اسلامی، آن را دنبال می‌کنند.

حال با فرض این‌که هدف اپوزیسیون از این سناریو در عرصه عمل موفق شود و بتواند اکثر شخصیت‌های انقلاب و علما و مراجع را از رهبری جدا کرده و از حلقه خودی‌ها و حلقه داخل نظام خارج کند، پرسش این است که آیا هدف بعدی، شخص رهبری نخواهد بود و این‌که آیا برای رسیدن به هدف وارد کردن ضربه کاری به رهبری، ابتدا نباید یاران و همراهان ایشان در طول دوران مبارزه و مدیریت کشور در قبل و بعد از انقلاب هدف قرار می‌گرفتند؟

اگرچه با توجه به شخصیت، سوابق فکری و مبارزاتی آیت‌ا… خامنه‌ای به نظر می‌رسد ایشان همان‌گونه که در خطبه‌های نمازجمعه بعد از انتخابات در دفاع از آقایان هاشمی و ناطق نوری، بخشی از این سناریو را خنثی کردند، و احتمالاً در آینده نزدیک و به تدریج سایر بخش‌های آن را نیز بی‌اثر کنند، اما نگرانی موجود از تحت تأثیر قرار گرفتن توده‌های اجتماعی به ویژه نسل جوان از این سناریوسازی‌هاست که نتیجه آن، تولید انبوه مخالف برای رهبری یا دشمن برای سایر شخصیت‌های نظام است؛ امری که آثار جبران‌ناپذیری در آینده دربرخواهد داشت.

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.