امروز امروز : یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Sunday, May 19, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



به دنبال كدام آويني بگرديم، دوستان؟

کد مطلب: 22169 | تاریخ ارسال: 9 آوریل 2011 | چاپ صفحه

آويني فيلم ساز… ؟
آويني منتقد… ؟
آويني نويسنده… ؟
آويني شاعر… ؟
آويني روشنفكر…؟

به نظرم بايد به دنبال اين آويني گشت؛

آويني حكيم.

آري!
آويني حكيم!

به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از مشرق ، آويني به مرتبتي از حقيقت حكمت رسيده بود. نه اينكه گويي، بلكه حقيقتا و واقعا در صيرورت حيات سرشار از معنويت و جستوگرش، وجودش گسترده تر شده بود.

و حقيقت معرفت مگر غير از وجود است؟

او نه به آنچه مي دانست، بلكه به آنچه مي ديد و شهود مي كرد، رسيد.

او توانسته بود در ملك، ملكوت را ببيند… شهودش كنند…

از اين رو، پاسداشت شخصيت متضلّع آويني، به نوعي “تبجيل حكمت است براي انسان”.

هر چند او انسان كاملي نبود، و بنا به ضوابط، امكان – و اي بسا ضرورت – نقد او هست، اما بياييم مسير به حكمت رسيدن آويني را در درونمان بازخواني كنيم.

آويني حتي در والاترين و مسحوركننده ترين محصول مدرنيته، سينما، نيز به دنبال حكمت است و بناي نظريه ي “سينماي اشراقي” را توسط او، بايد از بدايع حِكمي و نوآوري هاي نظري در حوزه ي فلسفه ي هنر اين عصر به شمار آورد.

به راستي، آيا راهي به او داريم، دوستان؟

اين سوال نسل من از خويشتن خويش است براي طلوع دوباره ي آويني.

به گوشم مي آيد؛

تندرستان را نباشد درد ريش
جز به همدردي نگويم درد خويش

گفتن از زنبور بي حاصل بود
با يكي در عمر خود ناخورده نيش

تا تو را حالي نباشد همچو ما
حال ما باشد تو را افسانه پيش

آويني، شهيد شد. شهادت او تجلي حيات بي خستگي و مجاهدانه ي او بود و بازخواني شهادتش، تجلي عدل الهي ست، چرا كه به حقيقت حق اش رسيد، و زهي سعادت بر اين معاملت!

او را اگر مقدس مي خوانند به واسطه ي مرتبتي از حكمت بود كه به او افاضه شده بود و تقدس او را لوايي نيست كه بدين راحتي بتوان آن را زدود.

اما نسل من، نسل سوم … چهارم …

اين نسل ها چگونه به آويني راه خواهند يافت؟ نسبت دغدغه هاي هم نسلان من با آويني چگونه است؟
چقدر زبان و فهم مشترك داريم؟ كدام آرمان هايمان هنوز مشترك است؟

اين ها و ده ها سوال ديگر، پرسش هاي من است از هم نسل هايم.

پرسش هايي كه بتواند راهي را براي يافتن آويني عزيز بكاود.

راستي، هم نسلان عزيزم!
يادتان هست سيد مرتضي آويني، چگونه هم نسلان و هم مسلكانش را فرامي خواند و مي كاويد؟

“اي شهيد… اي آن كه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي دستي برآر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش…” (شهيد آويني).

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.