اسفندیار رحیم مشایی و اندیشه ظهور
کد مطلب: 21733 | تاریخ ارسال: 28 مارس 2011 |نابراین بلند فریاد می زنیم که ظهور نزدیک است و ای سفیانی ها بترسید که ظهور نزدیک است و ما هر روز با این اندیشه زندگی می کنیم و زندگیمان سرشار از ظهور آقا(عج) است. و بر طبل رسوای شما همراه با سلمان فارسی زمان، اسفندیار رحیم مشایی، محکم تر از پیش می کوبیم و جامعه را از خلسه ناشی از تعالیم شیطانی شما آگاه می نمایم و دستهایمان را به سمت خداوندگار بلند می کنیم و با هم دعا می کنیم: اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
به گزارش امرکزی دیلی و به نقل از محرمانه نیوز -انسانی که روزی ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل خود سرشار خواهد نمود و دنیای آرمانی که وعده داده شده است را مستقر خواهد کرد.دنیایی که بسیاری بر خون به ناحق ریخته شده دیگر مردمان بر آن کاخ ها بنا کرده اند و اموال و ثروت ها اندوخته اند. دنیایی که از گوشه کنار آن فریاد تظلم خواهی به هواست و مردمان بی گناه و فقیر و مستضعف در زیر یوغ مستکبرین دارند جان می سپارند .دنیایی که ظالمان حکمرانان آن است …در چنین دنیایی انسان کامل به امر خداوند ظهور خواهد کرد و بساط ظلم و ستم را برای یکبار و برای همیشه از بیخ و بن می کند و دنیا به دست صالحان خواهد رسید. منجی کیست ؟ چرا منجی باید باشد؟ منجی چه زمان ظهور می کند؟ انتظار منجی به چه معناست؟ و در نهایت چه کسانی از ظهور می ترسند؟ ادیان مختلف به انحاء مختلف به منجی و انسان کامل اشاره داشته اند.
پیروان هندوئیسم مانند دیگر ادیان در اصل قیام نجات بخش انسانها هیچ تردیدی روا نمیدارند و در کتابهای گوناگون خود با صراحت از آن سخن به میان میآورند. در کتاب جوک ـ یکی از کتب هندیان ـ در رابطه با ویژگیهای مصلح چنین آمده است: «سر انجام دنیا به کسی برمیگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد. » و در جای دیگر «شاکمونی» پیامبر هندوها در کتاب خود نسبت منجی را به سید خلایق میرساند و ثمره قیام وی را خاطر نشان میسازد: «پادشاهی دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان کشن بزرگوار تمام شود.
ایرانیان باستان معتقد بودند که: «گرزا سپه» قهرمان تاریخى آنان زنده است و در «کابل» خوابیده، و صد هزار فرشته او را پاسبانى مى کنند تا روزى که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید. گروهى دیگر از ایرانیان مى پنداشتند که: «کیخسرو» پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایى، دیهیم پادشاهى به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزى ظاهر شود و اهریمنان را از گیتى براند. در هزاره گرایی زردشتیان، انتظار ظهور سه منجی از نسل زردشت مطرح است. این اصلاح طلبان، یکی پس از دیگری جهان را پر از داد خواهند کرد. هوشیدر، هزار سال پس از زردشت، هوشیدر ماه دو هزار سال پس از وی و سوشیانس سه هزار سال پس از صاحب اوستا خواهد آمد و با ظهور او جهان پایان خواهد یافت.
جاماسب حکیم در کتاب جاماسبنامه، به نقل از زردشت جزئیات ظهور سوشیانس را میآورد: «مردی بیرون آید از زمین تازیان، بر آیین جد خویش با سپاه بسیار روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند. سوشیانس «نجات دهنده بزرگ» دین را به جهان رواج دهد، فقر و گرسنگی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر، هم گفتار و هم کردار گرداند. » زرتشت در جای دیگر فرموده است:” هنگامیکه سزای این گناهکاران فرا رسد پس آنگاه ای مزدا کشور ترا بهمن در پایان برپا کند خواستاریم از آنانی باشیم که زندگی تازه کنند آری آنگاه به کامیابی به کامیابی جهان دروغ را شکست از پی رسد. “( اوستا بخش گاتها صفحه 34 نسخه ترجمه آقای پور داوود).
مسیحیان و بازگشت مسیح اندیشه بازگشت حضرت عیسی علیهالسلام یکی از باورهای جامعه مسیحیت را تشکیل میدهد.
این شوق و انتظار در بخشهای قدیمیتر عهد جدید مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونیکیان به خوبی منعکس شده است، اما در رسالههای بعدی مانند رسالههای پولس به تیموتاؤس و تیطس، همچنین رساله پطرس، به بعد اجتماعی مسیحیت توجه گشته است.این مسأله از آنجا ناشی میشد که با گذشت زمان پی بردند که بازگشت مسیح بر خلاف تصور آنها نزدیک نیست، هر چند اقلیتی از آنان بر این عقیده باقی ماندند که عیسی به زودی خواهد آمد و حکومت هزار ساله خود را تشکیل خواهد داد؛ حاکمیتی که به روز داوری پایان خواهد یافت. از همین رو از دیر باز گروههای کوچکی به نام هزاره گرا در مسیحیت پدید آمدند که تمام سعی و تلاش خود را صرف آمادگی برای ظهور دوباره عیسی در آخر الزمان میکنند.
البته وجود آیاتی در انجیل این حالت انتظار را تشدید میکند و با اشاره به عدم تعیین وقت ظهور، آن را ناگهانی معرفی میکند. به عنوان مثال در انجیل متّا از زبان عیسی علیهالسلام این گونه نقل شده است که: شما نمیتوانید زمان و موقع آمدن مرا بدانید؛ زیرا این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه «زمان ظهور» آگاهی ندارد؛ حتی فرشتگان، تنها خدا آگاه است ـ مکاشفه، باب17:14 و باب19:16»یا آن که در انجیل لوقا این چنین آمده است: «مسیح میگوید: همیشه آماده باشید، زیرا که من زمانی میآیم که شما گمان نمیبرید لوقا، باب12:40..» .روشن نگه داشتن چراغ انتظار در لابهلای انجیل به چشم میخورد، مثلا در انجیل آمده است: «کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته بدارید. باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بیدرنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد. پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که شما گمان نمیبرید، پسر انسان میآید،لوقا، باب12 : 35 ـ 40».
یهودیان معتقدند که عیسایی ظهور خواهد کرد که البته با عیسای مسیحیان متفاوت است .آن گونه که بررسیها نشان میدهد، پیش از اسارت قوم یهود و آوارگی آنان توسط آشوریان، اندیشه ظهور منجی در ادبیات مذهبی، غیر مذهبی، اساطیر و افسانهها و روایات مکتوب و شفاهی بنی اسرائیل جایی نداشته است. تنها در سده دوم پیش از میلاد بود که ظهور نجات بخشِ قوم خدا در اذهان و افکار یهود توسعه یافت و دانیال نبی به دنبال رنجهای پیاپی قوم یهود، پایان زجرها را نوید داد: «و در ایام این پادشاهان، یهوه خدای آسمانها سلطنتی را که تا ابد جاوید میماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر غیر از بنی اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلکه تمامی آن سلطنتها را خرد کرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش برای همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند، دانیال نبی، باب دوم، آیه 44». اشعیای پیامبر نیز در پیشگوییهای خود مژده آمدن مسیح را داد و گفت: «”برای ما ولدی و پسری بخشیده میشود که سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قادر و پدر سرمدی و سرور و سلامتی خوانده خواهد شد. ترقی سلطنت و سلامتی او را بر کرسی داوود و بر کشور وی پایانی نخواهد بود، تا آن که انصاف و عدالت را برای همیشه استوار سازد ،کتاب اشعیا، باب 9 : 6 ـ 8”» .
ظهور منجی در اسلام
روایات اسلامی نیز بر آمدن حضرت مسیح علیهالسلام صحه میگذارند. از جمله آن که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «وَالَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَیُوشَکَنَّ اَنْ یُنَزَّلَ فیکُمُ ابْنُ مَرْیَمَ حَکَما عَدْلاً وَ اِماما مُقْسِطا؛ ”سوگند به آن که جانم به دست او است به طور یقین عیسی بن مریم به عنوان داوری عادل و پیشوایی دادگر در میان شما فرود خواهد آمد”» .همچنین مفسران در تفسیر آیه 159 سوره نساء آن رابا بازگشت حضرت مسیح در آخر الزمان مرتبط میدانند و این آیه را در همین رابطه ارزیابی میکنند، مجمع البیان، ج3، ص212؛ نمونه، ج4، ص204. به هر حال مسأله فرود آمدن مسیح علیهالسلام و بازگشت وی در آخرالزمان از نقاط مشترک اندیشه انتظار نزد مسلمانان و مسیحیان است.
البته اسلام در این رابطه منجی موعود را مهدی علیهالسلام معرفی نموده، او را پیشوای آخرالزمان معرفی میکند: «کَیْفَ بِکُمْ (اَنْتُمْ) اِذا نَزَلَ عیسَی بْنُ مَرْیَمَ فیکُمْ وَ اِمامُکُمْ مِنْکُمْ؛ ”چگونه خواهید بود، آنگاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد. ، بحار الانوار، ج 14، ص 344”» یا آنکه در روایتی دیگر از قول امام باقر علیه السلام نقل شده است: «یَنْزِلُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ اِلَی الدُّنْیا فَلا یَبْقی اَهْلُ مِلَّةِ یَهُودیٍّ وَ لا نَصْرانیٍّ اِلاّ آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یُصَلّی خَلْفَ الْمَهْدیِّ؛ ”پیش از قیامت، [عیسی] به دنیا فرود میآید و هیچ کس از ملت یهود و مسیحی نمیماند مگر آنکه پیش از مرگ به او ایمان آورد و [آن حضرت[ پشت سر مهدی علیهالسلام نماز میگذارد، بحار الانوار، ج 14، ص 349”.»
در اسلام نیز مسئله انتظار فرج، بسیار قدیمی است که یکی از نشانههای سابقه داشتن این اعتقادها همانا ظهور عدهای از مدعیان مهدودیت، از اوائل اسلام به این طرف میباشد. در اسلام تا حدی به انتظار فرج اهمیت داده شده که پیامبر اکرم آن را برترین اعمال امتش معرفی نموده و امام صادق علیه السلام یکی از شرایط پذیرفته شدن اعمال بندگان را انتظار حکومت مهدی عجلالله (انتظار فرج) میداند و در جایی دیگر میفرمایند که “و انتظروا الفرج صباحاً و مساعاً یعنی صبح و شام در انتظار فرج و ظهور باش”. مسئله مهدی موعود از صدر اسلام و از زمان پیغمبر اکرم یک امر قطعی و مسلم در میان مسلمین بوده است و از نیمه دوم قرن اول هجری منشأ حوادث بزرگ تاریخی شده است .
مهدویت در اسلام و بالاخص در تشیع یک فلسفه بزرگ است، اعتقاد به ظهور منجی است، نه در شعاع زندگی یک قوم و یک ملت و یا یک منطقه و یا یک نژاد بلکه در شعاع زندگی بشریت. مهدویت به این نیست که یک منجی بیاید، و مثلا شیعه را یا ایران را یا آسیا را یا مسلمانان جهان را نجات دهد، مربوط به این است که یک منجی و مصلح ظهور کند و تمام اوضاع زندگی بشر را در عالم دگرگون کند و در جهت صلاح و سعادت بشر تغییر بدهد. قرآن کریم هم میفرماید: “« و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ، انبیاء ، 105» یعنی ما از پیش اطلاع دادهایم که وارث اصلی زمین ، بندگان صالح و شایسته ما خواهند بود. برای همیشه زمین در اختیار ارباب شهوت و غضب و بندگان جاه و مقام و اسیران هوای نفس نخواهد بود.” پیش بینی یک آینده سعادت بخش و پیروزی کامل عقل بر جهل ، توحید بر شرک ، ایمان بر شک ، عدالت بر ظلم ، سعادت بر شقاوت است. اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم ، گسترش جهانی ایمان اسلامی ، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل ، و بالاخره اجراء این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی ، از او به ” مهدی ” تعبیر شده است ، اندیشهای است که کم و بیش همه فرق ومذاهب اسلامی – با تفاوتها و اختلافهائی – بدان مؤمن و معتقدند .
همانطور که مشاهده کردیم در اکثر ادیان وعده منجی داده شده است.که در نهایت ظهور خواهد کرد.منجی کسی است که مرمان را از جور و ستم حکمرانان ظالم جهان وا می رهاند. رهایی اولین وعده منجی به مردمان است .رهایی از دست چه چیزی؟ خوب می دانیم که بیشترین ظلم ها و ستم ها از سوی ظالمان، گره خورده است با جهل مظلوم. اولین وعده ای که منجی می دهد رهایی از جهل است که مسبب تمام ستم ها و جور هاست. رهایی از چه چیزی ؟ رهایی از ایدئولوژی ها و فلسفه های دنیوی که بر اساس سفسطه و حیله گری و حقه بازی ،سعی بر ترسیم جهانی نموده اند که تنها ماحصل آن آسایش بیشتر ظالم و فقر و زجر بیشتر مردمان است. در واقع منجی رهایی بخش است از ناآگاهی و آگاهی بخشی می کند و کسی که می تواند این رسالت را بر دوش بگیرد همان دانای کل می باشد. دانای کل که به دور از خطاء و عیب است و به لطف الهی، انسان کامل است که جهان را آگاه می کند.
منجی و انتظار مانند یک شمشیر دولبه است که از یک سو می توان جامعه را به پویایی و توسعه و پیشرفت و حق طلبی و حق بینی سوق دهد و از سوی دیگر می تواند جامعه را در یک سکون و رخوت و بی تفاوتی بکشاند و جامعه را به فساد و تباهی سوق دهد.چیزی که واضح است آن است که کسانی که با ایمان قلبی و واقعا به منجی و ظهور معتقدند ،سعی خود را بر فراهم کردن مقدمات ظهور خواهند کرد . از سوی دیگر کسانی که می دانند اگر حضرت موعود(عج) ظهور پیدا کند بساط ظلم و ستم ایشان را از جای خواهد کند تمام سعی و اهتمام خود را برای عدم تحقق ظهور خواهند انجام داد.
بنابراین دو گروه از ظهور می ترسند گروه اول ظالمان هستند که می دانند ظهور منجی به نابودی آنها ختم می شود و گروه دوم ، گروهی هستند که جامعه را با وعده دروغ ظهور در یک غایت دست نیافتنی ،جامعه را در نخوت و رخوت و بی تفاوتی نگه می دارند و خود از این راه کسب و کار راه می اندازند . این که گفته می شود هنگام ظهور بسیاری از علمای دین با حضرت موعود(عج) به مخالفت بر می خیزند از این بعد می باشد.
هم اکنون ما در جامعه خود شاهد مخالفتها و فتنه گری ها در ظهور آقا(عج) هستیم. کسانی که دارند اندک اندک آن روی دیگر خود را به منصه ظهور می گذارند.کسانی که تا ابدالآباد آقا امام زمان (عج) را در پرده غیبت می پسندند و شاید از انتهای دل آرزوی آن داشته باشند که کل ماجرای ظهور و منجی دروغی بیش نباشد که ایشان بتوانند با ترفندهای شیطانی خویش بیش از پیش مردمان را استثمار نمایند وحجرها، کلاسهایشان ، حساب هایشان و جیب هایشان از این تعلیق، مملو از بیت المال و حق انسان های زحمت کش و بینوا شود. اما بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد این یار صدیق رهبری به ریاست جمهوری ایران عزیزمان،گفتمانی جدید در ارتباط با ظهور و منجی و وعده های ایشان در جامعه ما و به قرائتی دیگر در جامعه جهانی گشوده شد.ظهور حضرت قائم (عج) بار دیگر تمام حواس ها را به خود جلب کرد. احمدی نژاد و مرد پارسای ایرانی ، رحیم مشایی ،سعی بلیغ خود را بخرج دادند که بار دیگر جامعه را به فضا و اتمسفر ظهور آغشته و سرزنده نمایند.
آری، فلسفه ظهور و منجی یعنی زندگی کردن توامان با این تفکر که همه روزها و همه مکانها امکان ظهور منجی و حضرت قائم(عج) است و عالم محل حضور خداوند است شاید این ظهور، یکی از همین فردا ها باشد. بنابراین باید ما گونه ای زندگی کنیم که هر لحظه و هرجا آمادگی یاری آن گل نرگس را که خدا وعده داده است داشته باشیم.این گفتمان احمدی نژاد و رحیم مشایی بیشتر از هرکس خواب کسانی را آشفته کرده که با استفاده از نام نازنین آقا(عج) به ناروا و دروغ کسب و کار ناروا راه انداخته اند و به استثمار و اغفال دیگران می پردازند.
برای همین مشاهده می کنیم آن مداحی که نان خود را در اغفال دیگران می بیند از این آگاه سازی که از مقدمات ظهور آقا(عج)ست،دهان به هرزه گویی و یاوه گویی می گشاید و هر آنچه لایق خود اوست به مرد سلمان فارسی زمان ، رحیم مشایی می دهد . در واقع این نوع فحاشی ها ، فحاشی از روی ترس است ، ترس ازآگاهی مرد م ، که این آگاهی، دیگر بساط خیمه شب بازی واغفال مردم را برخواهد چید.آگاهی انسانی که ما اکنون در منطقه مشاهده می کنیم، همان وعده آگاهی برای ظهور است.
بنابراین خیلی از کسانی که اکنون به مخالفت و دریده گویی به اسفندیار رحیم مشایی روی آورده اند از ظهور می ترسند . از برچیده شدن دکان هایشان بیم دارند.ظهور یعنی آگاهی ، یعنی ،رهایی . ظهورنزدیک است. یعنی آنکه بدانیم آقایمان(عج) همیشه و همه جا شاهد رفتار و افکار و عملکردمان است . ا
ین گفتمان آب در لانه کسانی ریخت که دارند یکی یکی آن وجه خود را نشان می دهند. کسانی که نه با رحیم مشایی نه با احمدی نژاد و نه با مقام عظمای ولایت(ارواحنا فدا) بلکه با فلسفه وجود آقا(عج) و فلسفه انتظار و ظهور مشکل دارند. بنابراین بلند فریاد می زنیم که ظهور نزدیک است و ای سفیانی ها بترسید که ظهور نزدیک است و ما هر روز با این اندیشه زندگی می کنیم و زندگیمان سرشار از ظهور آقا(عج) است. و بر طبل رسوای شما همراه با سلمان فارسی زمان، اسفندیار رحیم مشایی، محکم تر از پیش می کوبیم و جامعه را از خلسه ناشی از تعالیم شیطانی شما آگاه می نمایم و دستهایمان را به سمت خداوندگار بلند می کنیم و با هم دعا می کنیم: اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج