امروز امروز : دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Monday, Apr 29, 2024 آخرین بروز رسانی آخرین بروز رسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۳ [اخبار امروز: 0]
درباره ما تبلیغات در سایت ارتباط با ما فراخوان همکاری خروجی RSS

تبلیغات اینترنتی رایگان در استان مرکزی و اراک

بخش ویژه پایگاه های اینترنتی *** همه تبلیغات

تخفیف ویژه تبلیغات در پربازدیدترین سایت استان مرکزی

شرایط و تعرفه تبلیغات *** مشاهده آگهی ها و نیازمندیها

برای آنها که حرفه ای اخبار را دنبال می کنند

راهنمای استفاده از خبرخوان *** نسخه سریع مرکزی دیلی



نقدی بر فعالیت انتخاباتی مشایی و یارانش

کد مطلب: 21685 | تاریخ ارسال: 22 مارس 2011 | چاپ صفحه

م اکنون مدتی است که اسفندیار رحیم مشایی خبرسازترین مقام در دفتر ریاست جمهوری مجدداً خبرساز شده و برخی اقدامات و صحبتهای او و اطرافیانش را در راستای انتخابات ریاست جمهوری دوره بعد تفسیر می کنند. این گمانه زنی دلایل قابل تأملی دارد. با توجه به سیر تکاملی مواضع ایشان ، انتقادات و مخالفتها ، انتخاباتهای آتی ، هزینه ایشان برای نظام و حتی دولت دهم و … آیا حضور تیم مشایی در دوره بعد در هرم تصمیم گیری قوه مجریه به صلاح کشور خواهد بود یا خیر ؟

به گزارش مرکزی دیلی و به نقل از عماریون ، در جهان امروز ، سیاست مترادف است با قدرت و علم سیاست یا علوم سیاسی به جای دانش حکومت و کشورداری هم اکنون به ابزاری برای در دست گرفتن قدرت ، افزایش سیطره و نهایتاً در رأس قدرت بودن برای مدت زمانی بیشتر بدل گردیده است.
ژولین فروند در ابتدای کتاب سیاست چیست خود طرز فکر فعالان سیاسی را یکی از مهمترین فاکتورها برشمرده است و پس از آن با یک درجه فاصله رفتار ، کردار و عملکرد آنان را ذکر نموده همچنین با دو درجه فاصله به گفتار ، اظهار نظرها و صحبتها اشاره میکند. به عبارت بهتر مبنا را طرز فکر ، سپس عملکرد و نهایتاً گفتار را معیار سنجش یک رجل سیاسی دانسته و گفتار و بالاخص عملکرد را مقیاسی برای تخمین و تعیین طرز فکر یک رجل سیاسی برشمرده است.
اسفندیار رحیم مشایی از نزدیکان محمود احمدی نژاد و جنجالی ترین عضو نهاد ریاست جمهوری ایران در دولتهای نهم و دهم می باشد که یکی از پاشنه های آشیل دولت در اذهان غالب طرفداران است. با توجه به حضور ایشان در غالب جلسات و سیر تصمیم گیری های کلان دولت، مسافرتها و همراهی با رئیس جمهور از اسفندیار رحیم مشایی میتوان به عنوان یکی از قویترین رئسای دفتر رئیس جمهور در تاریخ جمهوری اسلامی نام برد. رئیس دفتری که در برخی زمینه ها از برخی معاونین رئیس جمهور نیز با نفوذتر دیده میشود.

مواضع و نظریات اسفندیار :
صحبت ها و اظهار نظرهای مشایی هزینه های بسیاری را برای دولت به همراه داشته و دارد. هزینه هایی که بیشتر به روحانیون و نخبگان مذهبی، اصولگرایان سنتی، طرفداران ارزش های انقلاب و بالاخص دفاع مقدس، خواص و اهل فن و … باز میگردد تا به عامه مردم. نشانه و هدف گفتارهای ایشان بیشتر برای روشن فکران خارج نشین، قشر تحصیل کرده متجدد و گاهی ملی گرا، جوانان و فعالان فرهنگی و هنری و …. و غالباً کسانیکه در انتخاباتها از آنان به نام آراء خاکستری یا خاموش یاد می کنند. این اظهار نظرها بزرگانی را نسبت به احمدی نژاد بدبین ساخته است که هر یک مهره ای ارزشمند به حساب آمده و البته غالباً از طیف اصولگرایان سنتی هستند. همان طیفی که احمدی نژاد از بین آنان بر نخاسته بلکه در میان راه به او پیوسته اند پس باز هم احتمال انشقاق وجود دارد! صحبتهایی در خصوص دوستی با مردم اسرائیل، اجباری نبودن حجاب در جامعه، مکتب ایرانی و … که اوج هزینه هایش موضع گیری مقام عظمای ولایت بوده است.
به عنوان نتیجه گیری از اظهارات ایشان میتوان گفت که مواضع مبهم نام برده در برگیرنده صدها تحلیل و تفسیر متناقض و هزاران باز خورد متفاوت در طیف ها و گروههای داخلی و خارجی است. میتوان گفت که چه در داخل و چه در خارج از کشور هر کس با طرز فکر و منافع خود به این نظرات می نگرد. دوستی با مردم اسرائیل یا اجباری نبودن حجاب سیگنالهای مهمی را به اطراف پراکنده کرده است که هنوز هم پتانسیل بازخورد دارد! همچنین همیشه مشایی در رسانه است و در ذهن مخاطب جای دارد، که قدرتی بالقوه به حساب می آید. این مهم هزینه تبلیغات را نیز در آینده کاهش خواهد داد زیرا مشایی نامی آشناست. عده ای این رویکرد را آغاز تبلیغات انتخاباتی ایشان به حساب آورده اند! اقداماتی دومینو وار که مدتهاست برای بازیگران داخلی و خارجی دارای سیگنالهای مثبت و منفی بوده و از او نامی پر آوازه ساخته است. فردی که جز احمدی نژاد هیچ حامی ظاهر و باطنی در داخل یا خارج از کشور نداشته تا جاییکه در پر مخاطب ترین مصاحبه ها از ایشان حمایت کرده است. فراموش نکنیم که احمدی نژاد برای توده مردم بالاخص دهکها و خوشه های خاص و پر جمعیت جامعه یک قهرمان است! او نیز قبل از انتخابات هیچ حامی مهمی نداشت.

عملکرد مشایی
در خصوص عملکرد ایشان شرایطی مشابهی و پر هزینه برای دولت حکمفرماست. مسئولیتهای فراگیر، گسترده و گاهی متفاوت با یکدیگر، از ایشان تصمیم سازی بدون پست و مقام و حتی فراتر از یک معاون ارشد رئیس جمهور ساخته است. ایشان علاوه بر نفوذ سنتی بر مدیران فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی و دفتر ریاست جمهوری پستهایی مرتبط با حوزه های اقتصادی، دیپلماتیک، حقوق بین الملل و خاور میانه، نفت و خط لوله انتقال گاز به هند و پاکستان، مناطق آزاد و ویژه، کاروانهای راهیان نور، ایرانیان خارج از کشور، مشاورین جوان و … را نیز هدایت می کند. گذشته از اظهار نظرهایش، برخی عملکردها و نهایتاً جدا شدن برخی از بزرگان به دلیل مخالفت با او مهمترین دلایل این حجم فراگیر انتقادات می باشد نه تعدد مشاغل. بزرگانی همچون محسنی اژه ای، صفار هرندی، فتاح، باقری لنکرانی، الهام، علی احمدی، متکی، بذرپاش، داوود احمدی نژاد و … از این جمله هستند. غالب این افراد نیز از طیف های نزدیک به اصولگرایان سنتی و همچنین طرفداران جوان آقای احمدی نژاد هستند. هر دو این طیف ها دچار ریزش شده اند و دید مثبت گذشته را نسبت به ایشان ندارند.
با توجه به مسئولیتها، نفوذ و عملکرد مشایی، ایشان قصد داشته اند تا حیطه و تسری دایره نزدیکانش را در همه جا گسترانیده و ارتقاء دهد و در برابر مخالفتها به سخت ترین وجه ممکن برخورد می کند.
هم اکنون میتوان گفت بدنه اصلی دولت از دو حلقه تو در تو تشکیل شده است: حلقه اول حلقه مشایی، احمدی نژاد و یاران احمدی نژاد از جمله آقای هاشمی ثمره که میتوان بر آن نام مشایی – احمدی نژاد – ثمره ( ماث ) را گذارد که البته در کنار معتمدینی همچون بقایی ، جوانفکر و … جایگیری می کنند و حلقه دوم حلقه تابعین این گروه است. افرادی که مدیریت مشایی را پذیرفته اند و در برابر اعمال نفوذهایش کاملاً تبعیت می کنند. افرادی که حتی با عدم ارائه کارنامه ای قابل قبول در دولت قبل به جایگاه بهتری دست یافتند!
هم اکنون بسیاری بر این عقیده اند که اقدامات خاص مشایی، گفتارها و چینش خاص نیروهایش برای کادرسازی و شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دوره بعد می باشد. این عقیده از طرفداران بسیاری در موافقین و منتقدین ایشان و دولت برخوردار است. با توجه به تراز هزینه – فایده شخص آقای مشایی و هزینه های اقداماتش و ترجیح ایشان بر بسیاری از بزرگان کابینه یا حامیان دولت میتوان گفت که در پشت پرده این فعالیتها هدفی بالاتر قرار دارد که تنها ادامه مسیر حرکت این دولت میتواند ارزش این همه هزینه را داشته باشد. بقا در دولت و حفظ قوه مجریه به هزینه جداشدن طیف ها، گروهها و اشخاص مهمی برای دولت انجامیده است!
با توجه به تمامی این موارد و اقدامات اجرا شده و در حال اجرا از جمله یکدست کردن تیم دولت، تحت اختیار گرفتن همه چیز، تسری دامنه نیروهای خودی به تمامی بخش ها، عدم تحمل هر گونه مخالفتی، سرمایه گذاری بر افراد خاص، استفاده از منابع مالی دولتی برای اهدافی به خصوص و … میتوان گفت که هدف این اقدامات تاکنون زمینه سازی برای جذب نیروها و طیف های جدید بالاخص آراء خاموش، کسب و حفظ نیروها و آراء اقشار ضعیف جامعه، بازسازی آراء ریزش یافته بوسیله جذب نیروهای جدید از اقشار به خصوصی از جامعه بالاخص آراء خاکستری و خاموش و … بوده است.
با توجه به ریزش آراء و تضعیف بدنه طرفداران دولت از طیف های اصولگرایان سنتی و جوانان و ستادهای انتخاباتی به دلایل مختلف، جذب ایرانیان خارج از کشور، جوانان و فعالان فرهنگی و هنری، طیف های ریزش یافته اصلاح طلبان، طیف هایی با طرز فکرهای ملی گرایی و … برای انتخابات آتی این اقدامات انجام گرفته توسط آقای مشایی و حلقه های وابسته ایشان قابل تحلیل می باشد.

با توجه به احتمال عدم صلاحیت آقای مشایی یا عدم مقبولیت عام ایشان یا مشکلات محتمل دیگر، امکان عدم موفقیت این طرح از هم اکنون مشخص است. با توجه به تجربیات سالیان گذشته، استفاده از یک استراتژی چند لایه برای فعالیت های موازی و نهایتاً اجماع بر یک کاندیدا منطقی به نظر رسیده و میتوان گفت نمی توان از هم اکنون مشایی را یکی از کاندیداهای این حلقه به شمار آورد. پس از مشایی ، هاشمی ثمره بهترین گزینه بوده و سپس حلقه های بعدی از جمله بقایی ، رحیمی ، صالحی و … اولویت های محتمل خواهند بود.
با توجه به تمام انتقادات موجود به جرأت میتوان گفت که هم اکنون طرز فکر احمدی نژادی، اصلح و بهترین گزینه برای تصدی ریاست جمهوری است اما برای دوره های بعدی این مطلب به دلایلی با تردید مواجه است. اگر به سیر تحول این حلقه از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و کابینه اول آن، میثاق منعقد شده بین اعضاء و پس از آن تغییرات گسترده در کابینه و سپس تغییرات در مدیران میانی و برخی عزل و نصب ها و … نظری بیفکنیم شاهد تغییرات آرامی خواهیم بود. نزدیکان آقای احمدی نژاد بالاخص آقای مشایی از غیر اجباری بودن حجاب در جامعه سخن می گویند. از دوستی با مردم اسرائیل نیز یاد کرده و از دستورات مقام معظم رهبری که توسط معظم له با لطائف الحیل عنوان میشد به سادگی عبور می کردند. ( اتقوا من مواضع التهم … آشیخ تو هم ! ) در دستور مستقیم رهبر استدلال کرده حاضر میشوند چندین وزیر مهم را تغییر دهند تا جاییکه شائبه از حد نصاب افتادن کابینه مطرح شود و …. و تمام اینها با حمایت شخص رئیس جمهور انجام میشود. این ها جای سؤالات بسیاری دارد!
در شرایطی که این روند ادامه یابد و زمان و شعاع حیطه این افراد افزایش یافته و شخص آقای احمدی نژاد با فرد دیگری جایگزین شود. ادامه این سیر تکاملی به کجا منتهی خواهد شد؟
پاسخ بسیار ساده است. در صورت ادامه این شرایط گفته های این دوستان از حد و مرز گفتار به رفتار ، کردار و عملکرد ترقی خواهد نمود. آن نیز عبارت است از : دوستی با مردم اسرائیل ، اختیاری بودن حجاب ، مکتب ایرانی و ….
به جرأت میتوان گفت موارد ذکر شده استحاطه آرام جمهوری اسلامی است. مطلبی که در گذشته با مخالفت جدی مقام عظمای ولایت مواجه گردید. این در حالیستکه پس از مخالفت معظم له با این مطالب، نظریات مشایی به مکتب، رابطه انسان با خدا، انبیاء، سابقه 30 میلیون ساله خلیج فارس و … متمایل شد.
در پایان جای یک علامت سؤال خالی به نظر میرسد. آیا واقعاً پس از موضع گیری رهبر در برابر مشایی ایشان دست از دوستی با مردم اسرائیل در فکر و عمل برداشته اند یا نه؟ سؤالی که هم اکنون و در اینجا از ایشان پرسیده میشود……….
با توجه به تمامی این موارد آیا حضور این طیف در رأس قوه مجریه بیش از این و برای یک یا دو دوره دیگر به مصلحت خواهد بود ؟ به احتمال بسیار زیاد : خیر !
اما چه طرز فکر و گروهی می تواند بیش از این طیف برای انقلاب مفید باشد؟
در مطالب آینده به تفصیل به این سؤال پاسخ داده خواهد شد.

ارسال نظر برای این مطلب مسدود شده است.