سلام.من سایت شما را با سرچ در اینترنت پیدا کردم.برایم جالب بود که مشکلات استان را انعکاس می دهید.این نامه را هم از طرف خودم و دانشجویان این واحد دانشگاهی می نویسم که شاید صدای ما به مسئولین برسد.امیدوارم نامه ام را در سایت درج نمایید.

داستان از اینجا شروع می شود که اول نیمسال تحصیلی برای ثبت نام به دانشگاه مراجعه می کنی.آنهم از نوع آزادش که ظاهرا از هفت دولت آزاد است و هیچکس هم احوالپرس اتفاقات و وقایع این سازمان بی در و پیکر و ظلم آشکار به دانشجویان نیست!علاوه بر شلوغی و ازدحام و بی برنامگی مدیران این دانشگاه که فقط باید دانشجو بود تا این خون دلها را درک کرد برخی سنگ اندازی ها هم مشکلات و گرفتاریهای یک دانشجو را افزایش می دهد.

مثلا ظرف چند ساله اخیر و به مدد سر کار آمدن برخی به اصطلاح مدیران یک روالی در این دانشگاه مد شده است که عملا به یک نوع گروکشی و تحت فشار گذاشتن دانشجویان تعبیر می شود.آنهم اینکه باید تسویه حساب کرد تا بتوان ثبت نام را انجام داد.این در اولین نگاه امری معمولی بنظر می رسد ولی بیشتر که دقت کنیم به این نظریه که دانشگاه آزاد در راستای افزایش نارضایتی های اجتماعی قدم بر می دارد بیشتر واقف می شویم.

ممکن است شما ترم قبل وام دانشجویی گرفته باشید و طبق اعلام اقساط صندوق رفاه!! دانشجویی دانشگاه شما سه قسط دیگر یعنی سه ماه دیگر برای تسویه حساب فرصت دارید ولی متاسفانه یک قانون داخلی و البته غیر منطقی وجود دارد که باید این وام را تسویه کنید تا بتوانید ثبت نام خود را انجام دهید.

حال اگر شما با یک پدر و مادر بازنشسته و همچنین با این مخارج سنگین شب عید بار سنگین این بی قانونی دانشگاه آزاد هم به زندگی تان تحمیل شود چه حالی پیدا می کنید؟از خودتان نمی پرسید که اگر پول داشتیم چه نیازی به وام دانشجویی و اینهمه منت بود؟اگر به شما بگویند ممکن است آینده تحصیلی فرزند دلبندتان با مشکل مواجه شود و در عین حال نتوانید در آن واحد این هزینه را تامین کنیدو به حلقوم گشاد دانشگاه آزاد بریزید چه حالی به شما دست می دهد؟اگر دانشجو باشید و خجالت پدر و مادر خود را ببینید چه حالی می شوید و چه احساسی نسبت به دانشگاه آزاد و مدیران بی فکر آن خواهید داشت؟

مشکل اینجاست که دانشگاه آزاد اراک یک قانون جالب دیگر هم دارد و آنهم اینکه باید قبل از آغاز ترم و حتی قبل از انتخاب واحد پول واحد های اخذ شده در ترم آینده را پرداخت نمود!!!یعنی در بی منطق ترین حالت ممکن گرو کشی می کنند.با اینکه دست دانشجو عملا زیر سنگ دانشگاه است و بابت شرکت در امتحانات و صدور گواهی اشتغال به تحصیل و حتی صدور مدرک تحصیلی می توانند همه طلبشان!!! را مطالبه کنند و از حلقوم دانشجوی بیچاره بیرون بکشند ولی همان اول ترم و حتی قبل از شروع ترم و حتی قبل از اینکه دانشجو انتخاب واحد کند حسابشان را با دانشجو تسویه!! می کنند.

وای به روزی که یک ریال از شهریه کمتر به حساب ریخته باشی چرا که دیگر نه حقی برای ادامه تحصیل داری و نه حق استفاده از هیچکدام از امکانات دانشگاه و باید در اسرع وقت این بدهی را با دانشگاه تسویه کنی.این قانون اما برای پول زیادتری که شما به حساب می ریزی اصلا مصداق ندارد.یعنی اگر بیشتر بریزی در اسرع وقت آنرا به تو بر نمی گردانند و باید تا ترم آینده صبر کنی!!!

تا اینجای کار همه چیز خوب و منظم بنظر می رسد چرا که دانشجو تمامی تعهداتش نسبت به دانشگاه را پرداخت می کند ولی به قول شاعر ” چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی – که یک سر مهربونی دردسر بی “.ایکاش اینقدر که مدیران این دانشگاه برای پر کردن حساب های تپل مپل!!! این دانشگاه تلاش می کنند کمی هم به تعهداتشان نسبت به دانشجو پایبند بودند.کیفیت کارگاه ها و آزمایشگاهها کما فی السابق پایین است.مشکل سطح علمی اساتید حق التدریس و حتی برخی اعضای هیات علمی هنوز وجود دارد.هنوز هم دانشجویان در زمینه خوابگاه مشکلات عدیده دارند.هنوز هم کیفیت غذای سلف دانشجویی بیداد می کند.هنوز هم نشریات و تشکل دانشجویی به معنی واقعی در این دانشگاه نداریم.هنوز هم برخی از کلاسهای تخصصی بصورت فرمالیته و با کیفیت بسیار پایین برگزار می شود.

اینها در حالی است که من دانشجو به چشم خودم میبینم که پول شهریه ای که با خون جگر جور کرده ام و به حلقوم گشاد این دانشگاه ریخته ام خرج چه بریز و بپاشهایی می شود.شاید بگویند کار فرهنگی است اما باید دید نتیجه این اقدامات فرهنگی!!! در این چند سال چه بوده؟!!هنوز هم وضعیت حجاب دانشجویان و اختلاط آنها بیداد می کند.هنوز هم در آن شهرک دانشگاهی دور افتاده وقتی دو ساعت وقت اضافی پیدا می کنی نمی دانی چطور بگذرانی و باید وقتت را کنار برخی دختر و پسرهایی بگذرانی که از ظاهر و رفتار نا متعارف آنها معلوم است آخرین اولویتشان درس خواندن است.هنوز هم کیفیت پایین کتابهای کتابخانه دانشجویی ضعف جدی دانشگاه بشمار می رود.

جالب اینجاست در حالیکه استانداردی برای پرداخت شهریه وجود ندارد ولی برای تناسب تعداد دانشجو و امکانات دانشگاه استاندارد وجود دارد ولی هیچ احوالپرسی در استان و کشور نیست که بخواهد پیگیر وضعیت دانشجویان این دانشگاه شود.هیچکس نیست بپرسد آن موقع که یک دانشگاه قنات بود و چند ده هزار دانشجو پول من دانشجو کجا رفت و خرج چه چیزهایی شد؟

البته دانشگاه آزاد از بس برای وزیر و کیل و مسئول و مدیر خرج کرده و هزینه داده که اصولا مجلس و رییس جمهور هم زورش نرسید ببینند پول این مردم مظلوم و بیچاره کجاها هزینه می شود.من شما خبرنگاران و مدیران استان را به وجدانتان قسم می دهم در میان دانشجویان بیایید و ببینید این دانشگاه علیرغم این پول هنگفتی که از دانشجویان می گیرد هیچ خدمات خاصی را ارائه نمی کند.ببینید چگونه خون دانشجویان را در شیشه کرده و درآمدهای نجومی دانشگاه را صرف چه چیزهایی می کند.