علیرضا مرادی در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار فارس در اراک پیرامون نحوه عزاداری بر سیدالشهدا(ع) اظهار داشت: شرکت در مراسم عزاداری مرهمی بر جراحتهای انسانهای مجروح است، امام حسین(ع) نیاز به جامعه ندارد، این جامعه است که برای نجات خود نیاز به فرهنگ امام حسین(ع) دارد.
فارس: منظور از عزاداری سنتی چیست؟
مرادی: امروز عزاداری سنتی برای عدهای از مردم سئوال است، به راستی اینکه شخصیتی علمی، فلسفی و انقلابی مثل امام(ره) میفرمایند عزاداری باید سنتی باشد منظور چیست، آیا منظور این است که باید به شیوه قبل از انقلاب و یا 200 سال، 300 سال، 500 سال و یا هزار سال قبل عزاداری کرد، نه منظور از عزاداری سنتی عزاداری سالهای قبل نیست، منظور از عزاداری سنتی نوعی عزاداری است که مورد قبول ائمه اطهار(ع) باشد.
به مجموعه رفتارها، گفتارها، و تقریرات پیامبر و اهل بیت(ع) ما شیعیان میگویم سنت، سنت از دیدگاه شیعه یعنی عملی که یا توسط پیامبر(ص) انجام شده، یا تاکید شده و یا اینکه پیامبر(ص) در مقابل آن عمل سکوت کردند که معنای سکوت آنها این بوده که این عمل، عمل خلافی نیست، حال منظور از عزاداری سنتی عزاداری زمان صفویه و یا چند صد سال پیش نیست، بلکه منظور آن عزاداری است که ائمه انجام میدادند.
فارس: دههگیری محرم از چه زمانی پایه گذاری شد؟ و عزاداریها در زمان ائمه چگونه بوده است؟
مرادی: عزاداری به شکل امروز از زمان امام رضا(ع) پایه گذاری شد، زمانی که امام رضا(ع) به ابن شبیب فرمود: «هرگاه خواستید گریه کنید بر جدم امام حسین(ع) گریه کنید» از آن زمان به بعد شیعیان دههگیریهای محرم را آغاز کردند، اینکه امروز عزاداری ماه محرم را مدتدار برگزار میکنیم، از زمان امام رضا(ع) پایهگذاری شده است.
بر اساس اسناد معتبر در یکی از جلسات درس امام صادق(ع) جوانی آمد که گفتند شاعر آیینی است و مرثیه میخواند امام دستور داد جایگاهی برایش درست کردند، جوان شروع به خواندن کرد، به احترام امام صادق(ع) مودبانه شعر خواند، امام فرمود پسر جان همانطور که همیشه برای عمهام روضه میخوانی اینجا هم همانطور بخوان، که جوان شروع به مداحی کرد.
امام سجاد(ع) هم به همین شیوه عزاداری میکرد و گاهی هم عزاداریاش به شکل تجسمی بود، تا زمان امام رضا(ع) که دستور داد جلسات عزاداری برای امام حسین(ع) به شکل دههگیری باشد.
در زمان ائمه اطهار(ع) اگر شاعر و یا مداحی چیزی خلاف واقعیت میگفت بلافاصله ائمه(ع) مانع میشدند و اجازه نشر نمیدادند و مداحان نمیتوانستند مداحیهای غلوآمیز، مرثیههای ذلتآور بخوانند، ما نمیتوانیم هر واژهای را در مورد ائمه(ع) به کار ببریم، بعضی واژهها باید پیرایش و آفتزدایی شوند.
در یکی از جلسات درس امام صادق(ع) فردی از امام خواست اجازه دهد جوانی که موسیقی حزنانگیز میزند، برای امام حسین(ع) موسیقی حزنانگیز بزند که امام اجازه نداد، این برای ما پیام دارد و پیامش این است که فضای ذکر اهل بیت(ع)فضایی است که نباید با ابزار و آلات موسیقی آلوده شود، نه اینکه موسیقی مطلقا حرام است، بلکه مقصود آلوده نشدن فضای ذکر اهل بیت با آلات موسیقی و استفاده نکردن از موسیقی در مراسم عزاداری است.
فارس: چرا عزاداریها به شکلهای متفاوت برگزار میشود و هر شهری فرهنگ و آیین خاصی برای عزاداری دارد؟
اگر به مراسم عزاداری شهرها و مناطق مختلف دقت کنیم، شاهد برگزاری شیوههای مختلف عزاداری در این مناطق هستیم، امروز مردم خوزستان به یک شیوه عزاداری میکنند، مردم اراک، تهران، عراق، لبنان و.. هر کدام به شیوهای دیگر.
اینها شیوههای عزاداری و فرهنگهای رایج در بین مردم هستند، در هر فرهنگی شیوه خاصی برای عزاداری وجود دارد، مردم قبل از شهادت امام حسین(ع) و در هنگام مرگ عزیزانشان عزاداری میکردند، اتفاقی که بعد از شهادت امام حسین(ع) افتاد این بود که گفتند عزاداری برای امام حسین(ع) حکم جهاد دارد و از کارهایی است که فیوضات فراوانی در آن وجود دارد، مردم هم آمدند چون اصل عزاداری خوب بود، آن را با شیوههای عزاداری خودشان ترکیب کردند و این مسئله موجب رایج شدن شیوههای مختلف عزاداری شد.
مثلا گروهی در عراق هستند که دنبال جنازه میدوند، آمدند همین آیین را در عزاداری امام حسین(ع)عملیاتی کردند که این یک نوع شیوه عزاداری بود که خلاف شرع هم نبود.
بعضی ازشیوههای عزاداری مسئلهدار هستند، مثل قمه زدن، خون جاری کردن که اینها در سنت اهل بیت نبوده و نیست.
در سنت اهل بیت عزاداری بوده، لطمه زدن هم بوده در واقعه کربلا زنان سیلی به صورت میزدند، اما اینکه به صورتشان چنگ بزنند تا خون جاری شود این مسائل نبوده است، قمه زدن در فرهنگ یک قوم و یا قبیلهای بوده که کم کم رواج پیدا کرده است.
آنچه بعد از عاشورا ایجاد شد شیوههای عزاداری اقوام، ملل و قبال مختلف در عزاداری امام حسین(ع) پیاده سازی شد و موجب پیدایش شیوههای گوناگون عزاداری شد.
فارس: بدترین شیوههای عزاداری که مورد تاکید ائمه اطهار(ع) نیستند، کدامند؟
مرادی: بدترین شیوه عزاداری شیوهای است که با عقل سازگار نباشد، آنچه در فرهنگ دینی ما تاکید شده این است که هر چه را که عقل میپسندند شرع هم میپذیرد و آنچه را که شرع میپذیرد عقل هم آن را قبول میکند.
آموزههای دین مبین اسلام کاملا منطبق با عقل سلیم است، عقل پیامبر درونی است، عقل سلیم آدمها معیار و خط کش خوبی برای اعمال انسانها است.
عقل میگوید قمه زدن بد است و این کاملا مشخص است، چرا که مرادی از قمهزدن حاصل نمیشود، معمولا افرادی که اقدام به قمه زدن میکنند میگویند قمه میزنیم تا در راه امام حسین(ع) خون بدهیم تا دشمن بترسد! آیا به راستی دشمن از این حرکت میترسد، دشمن امروز مردم مظلوم غزه و لبنان و فلسطین را به خاک و خون کشیده است، شما کجای قصه هستید، در زمان جنگ کجای قصه بودید؟ چه زمانی امر به معروف و نهی از منکر کردید؟
مشکل اینجاست که ما اشباع و ارضای روحی خود را اصل قرار دادهایم، اما باید ببینیم جامعه چه برداشتی از این نوع حرکتها میکند، ممکن است نوحهخوان بگوید من از این سبک خواندن لذت میبرم، اما باید بدانیم جامعه چه برداشتی دارد، شاید مداح از یک سبک خواندن لذت میبرد ولی باید بدانیم این سبک مشکلی برای شیعه ایجاد نمیکند، قمهزن شاید با قمه زدن به قول خودش فضایی دیگر را تجربه کند، ولی ممکن است دشمن از این حرکت که هیچ مرادی از آن حاصل نمیشود، برداشتهای دیگری بکند و برای شیعه مشکلساز شود.
روشهایی مثل قمه زدن، روشهایی مشمئز کننده مثل خون جاری کردن، روشهایی که موجب دلزدگی دیگران شود، درویش بازیها و عرفانبازیهای متداول روشهای عزاداری آفتدار هستند که باید فکری برای آنها کنیم.
در عزاداری برای ائمه اطهار(ع) باید از شیوههای هنرمندانه بهره گرفت، ببینید زمانی که حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) بعد از واقعه کربلا به شام اعزام شدند، در آنجا شروع کردند به خطبهخوانی، امام سجاد(ع) عزاداری برای امام حسین(ع) را از همانجا پایهگذاری کرد و حضرت زینب(س) چنان خطبه و روضهخوانی کرد که همه را تحت تأثیر قرار داد، استفاده هنرمندانه از احساسات پاک هنری است که حضرت زینت به خوبی از آن بهره گرفت، به طوری که دیدیم کسانی که در روز اول بر اهل بیت پیامبر(ص) سنگ میزدند هر باری که حضرت زینت(س) جنایات شمر و یزد را در کربلا بازگو میکرد، با صدای بلند به گریه میافتادند و اینها کسانی بودند که در روز اول بر اهل بیت پیامبر سنگ میزدند.
فارس: در واقعه کربلا میبینیم افرادی مانند حر از لشکر دشمن به اردوگاه امام حسین(ع) میروند، عدهای که همراه سیدالشهدا بودند از او جدا میشوند، چرا گاهی انسانها چنین توفیقاتی را به دست میآورند و یا از دست میدهند؟
مرادی: زمانی که جبرئیل به پیامبر(ص) فرمود فاطمه به فرزندی باردار میشود که این فرزند به دست امت تو و تشنه کشته میشوند، پیامبر(ص) فرمود دختر من چنین فرزندی را نمیخواهد، جبرئیل پیام را نزد خداوند برد، سه بار این رفت و آمد او انجام شد تا اینکه جبرئیل خدمت پیامبر(ص) عرض کرد: خداوند میفرماید به وسیله این فرزند دین و اندیشه دینی تو زنده نگهداشته میشود خونش جامعه را میسازد و ضمن اینکه این بچه شفیع پیروان تو در روز محشر میشود، پیامبر قبول کرد و موضوع را با حضرت فاطمه در میان گذاشت.
امام حسین(ع) به دنیا آمد،چون جامعه به او نیاز داشت، بخشی از زندگی و شهادت این بزرگوار دستگیری از آدمهایی است که زمین خوردهاند، امام حسین(ع) شخصیتی است با زوایای مختلف که هرکس به اندازه وجود خود از این شخصیت بزرگ فیض میبرد.
امام حسین(ع) در واقعه کربلا در برابر نماد کفر و نجاست به پا خواست، زمانی که از مکه به سمت کوفه حرکت کرد شاید بیش از هزار نفر همراه او بودند، به جز شهدای کربلا همه آنها به خاطر دنیا آمده بودند، چرا که فکر میکردند امام حسین(ع) بر یزید پیروز شده و آنها میتوانند به پست و مقامی برسند، اما زمانی که مطمئن شدند کشته میشوند و امام حسین(ع) پیروز نمیشود، او را رها کردند، اینها کسانی بودند که دیدگاه و بهرهبرداری مادی داشتند، غافل از این که اگر کسی امام زمانش را تنها بگذارد در جهنم است. کسانی که ماندند یقین داشتند که کشته میشوند، اما درجه ایمانشان به اندازهای بود که زندگی جدید را بسیار با کیفیتتر از زندگی قبل از شهادت میدانستند.
در شب عاشورا عده اندکی که در کنار امام حسین(ع) مانده بودند، نماز شب میخواندند و عبادت میکردند، اما حضرت عباس(ع) از خیمهها پاسداری میکرد، و این نشان میدهد ایمان تنها در عبادت نیست در اطاعت است، آنها که از ایمان قوی برخوردار بودند و امامشان را یاری کردند به توفیق ابدی دست یافتند و عدهای که رفتند از سعادت به دور ماندند.
نظر شما در رابطه با حرکت دستههای عزاداری در خیابانها چیست؟
حرکت دستههای عزاداری در خیابانها یک سنت است، از آنجا که رفتن به سمت حرمهای اهل بیت(ع) وجوب عاشقانهای است، زمانی که دستههای عزاداری در خیابانها به حرکت در میآیند معنایش این است که چون ما نمیتوانیم به کربلا برویم، به یاد کربلا در خیابانها به حرکت در میآییم، که این امر در اصول رفتاری ما جایگاه خاصی دارد، یک نماد است و مشکلی هم ندارد.
همچنین حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع) بازسازی آدمهای مجروح است، شرکت در مراسم عزاداری مرهمی بر جراحتهای انسانهای مجروح است، امام حسین نیاز به جامعه ندارد، این جامعه است که نیاز دارد به فرهنگ امام حسین(ع) روی بیاورد.
ما در مراسم عزاداری برای سالار شهیدان اشک میریزیم که این اشک شادیآور است، میدانیم امام حسین(ع) با شهادت به اوج بندگی رسید، ما برای خودمان گریه میکنیم،
هرچند این اشک شادیآور است چون ما شیعیان با داشتن امام حسین(ع) شادترین انسانهای روی زمین هستیم، اما باید این را هم گفت که عزاداری باید تأثیر مثبتی در رفتار انسانها داشته باشد.